سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی

برو باهاش حرف بزن

بگذار، آرومت کنه

مناجات

الله است و جز او خدایی نیست. زنده و پاینده است. نه چرت او را فرا می گیرد و نه خواب.

بقره/255

 

همه خسته می شوند، همه می خوابند، حتی پرنده ها و درختها.

ما آدمها هر کاری هم که بکنیم، آدمیم، خوابمان می گیرد، باید بخوابیم. گرسنه مان می شود، آب می خواهیم و هوا و هزار تا چیز دیگر. وای که ما چقدر چیز احتیاج داریم.

فقط تویی که هیچ وقت، هیچ چیز نمی خواهی. فقط تویی که به هیچ چیز احتیاج نداری. نه خسته می شوی، نه می خوابی.

شبها که همه خوابند، مطمئنم که تو بیداری و مواظب دنیایی.

چشمهایم را که می بندم، دلم شور نمی زند.

خاطرم جمع است. می دانم که هستی. بالای سر همه چیز و همه جا.

خیالم راحت است؛ چون همه چیز روبه راه است؛ چون تو رو به راهش می کنی. برای اینکه تو خدایی؛ یک خدای بزرگِ بی نیاز.

فکرش را بکن. اگر خدا هم می خوابید، اگر خدا هم مجبور بود یک وقتهایی چشمش را ببندد، اگر خدا هم خسته می شد و لازم بود استراحت کند، آن وقت چی می شد؛ چه بلایی سر این دنیا و ما می آمد.

تا حالا به سرت زده نصفه شب، وقتی همه خوابیده اند، حتی مورچه ها و گنجشکها، تو یکی بلند شوی و با خدا دردل کنی؛ اگر چنین تجربه ای داری می توانی آن را بنویسی و به آدرس ایمل (KIDS@Tebyan.net ) ما بفرستی تا با نام خودت آن را در سایت بگذاریم.

 

عرفان نظرآهاری



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:47 عصر

لالایی

سید حسین موسوی

جهان خلقت مملو از اسرار و شگفتی هاست، بررسی و موشکافی این رموز موجب لذت بخش شدن زندگی می گردد. بسیاری از انسانها زندگی را لب طاقچه عادت می گذارند و بدون دقت به محیط پیرامون خود به فعالیتهای روزانه می پردازند. از این دسته اند مادرانی که به پرورش کودکانشان می پردازند و در این راستا اقداماتی می نمایند که ممکن است دلیل روشنتر از آنها سراغ نداشته باشند. یکی از این موارد که بسیار جالب توجه نیز می باشد، نگه داشتن کودکانشان روی سمت چپ بدنشان می باشد.

مطالعات وسیعی در این زمینه صورت گرفته و نتیجه حاصل این بوده که 80 درصد مادران کودکانشان را روی سینه چپ نگاه می دارند، برخی این عمل را راست دست بودن مادران دانسته اند و بازگو کرده اند که این عمل موجب بازگذاشتن دست راست آنها برای انجام فعالیتهای روزمره است، اما تحقیقات نشان داده اند که 83% راست دستان و 78 درصد چپ دستان کودکانشان را به شکل فوق نگاه می دارند و به عبارت دیگر، فقط 22 درصد چپ دستان از بازوی چپشان برای انجام امور روزمره استفاده می نمایند و این آمار با صحبت فرض مذکور مغایرت داشته و وجود عوامل جداگانه ای را اثبات می نماید.

تنها نکته کلیدی که در این رابطه به ذهن خطور می کند، قلب در سمت چپ بدن مادر است، جریان قلب او موجب آرامش روانی کودک می شود، چرا که کودک امروزی همان جنینی است که مدتها در رحم مادر به رشد و نمو پرداخته و صدای قلب او همچون موسیقی دلنوازی با کودک انس گرفته است و اکنون که پا به دنیای بیرون و پرهیاهو نهاده، این آهنگ موجب آرامش وی می شود و مادران ندانسته و با انجام یک سلسله آزمون و خطا درمی یابند که کودک هنگامی که روی قلبشان تکیه می کند آرامتر از هر زمان دیگری است.

مطالعات وسیعی در این زمینه صورت گرفته و نتیجه حاصل این بوده که 80 درصد مادران کودکانشان را روی سینه چپ نگاه می دارد

این امر ممکن است در ابتدا دور از ذهن و غیر قابل فهم تلقی شود، منتها آزمایشهایی که در این زمینه انجام گرفته صحت موضوع را اثبات می نماید. یکی از این آزمایشها در اتاق های یک بیمارستان با گروه های نه نفره ای از نوزادان انجام گرفت، به طوری که برای آنها صدای ضبط شده ای از ضربان قلب را به تعداد 72 بار در دقیقه پخش کردند و نتیجه این بود که یک یا بیشتر از یک نوزاد 60 درصد از زمانی را که صدا قطع شده بود گریه کردند و وقتی که صدا دوباره پخش شد این مقدار به 38 درصد کاهش یافت. این گروه نسبت به نوزادانی که صدای ضربان قلب را نشنیده بودند، علیرغم صرف غذای یکسان، رشد وزنی بیشتری داشتند زیرا گروه دوم انرژی زیادی را صرف گریه کردند.

سید حسین موسوی

آزمایش دیگری بر روی گروههایی از نوزادان بزرگتر انجام شد، هدف آزمایش مقایسه سرعت به خواب رفتن آنها تحت شرایط متفاوتی چون، سکوت، لالایی، صدای تیک تیک معادل 72 بار در دقیقه و ضربان قلب بود و مشاهده شد که گروه آخر نصف زمانی را که دیگر گروهها برای این منظور صرف کرده بودند، به خواب رفتند. این آزمایش نه تنها به اثبات تاثیر آرامش بخش ضربان قلب پرداخت، بلکه نشان داد که نسبت به روشهای دیگر بازدهی بیشتری دارد.

با توجه به نتایجی که از مشاهدات فوق حاصل شد، می توان از علت و اهمیت نگهداری کودکان روی سمت چپ بدن مادر مطلع شد. نکته جالب دیگری که می توان در اینجا به میان آورد این است که از میان 466 تصویری که قبل از حضرت مریم و مسیح به جای مانده، 373 فقره آنها- حدود 80 درصد آنها- طرحی از حضرت مریم است در حالیکه عیسی مسیح را روی قلبش نگاه داشته است. این مشاهده در مقایسه با بسته ها و بارهایی که گاهی اوقات زنان با خود حمل می کنند متفاوت است. در این مورد دیده شده است که در 50 درصد مواقع بسته ها با دست چپ و در 50 درصد دیگر با دست راست حمل می شوند.

قلب در سمت چپ بدن مادر است، جریان قلب او موجب آرامش روانی کودک می شود، چرا که کودک امروزی همان جنینی است که مدتها در رحم مادر به رشد و نمو پرداخته و صدای قلب او همچون موسیقی دلنوازی با کودک انس گرفته است و اکنون که پا به دنیای بیرون و پرهیاهو نهاده، این آهنگ موجب آرامش وی می شود و مادران ندانسته و با انجام یک سلسله آزمون و خطا درمی یابند که کودک هنگامی که روی قلبشان تکیه می کند آرامتر از هر زمان دیگری است

 

تاثیرات ضربان قلب به همین جا ختم نمی شود و می توان به موارد دیگری نیز اشاره کرد، آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا مادران حین خواندن لالایی، کودکانشان را تکان می دهند؟ علت این امر نیز کاملاً مشهود است. ریرا دامنه نوساناتی که مادر بر کودک وارد می نماید دقیقاً منطبق بر ضربان قلب اوست و این ضربانها آرامش روحی داخل رحم را برای کودک به ارمغان می آورد.

این مشاهدات فقط بر موارد فوق ختم نمی شود و حتی در دوران بزرگسالی نیز با ما همراه می شود. مثلاً هنگامی که یک سخنران در برابر مخاطبین خود قرار می گیرد و دچار استرس و نگرانی می شود مدام حرکاتی را رو به جلو و عقب انجام می دهد که دقیقاً مطابق با ضربان قلبی است که وقتی او در رحم مادرش زندگی می کرده می شنیده و این امر موجب آرامش او می شود.

 

برگرفته از مجله زن روز

مترجم: مژگان فضلی خانی

نام کودک: سید حسین موسوی



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:46 عصر

دزد خرما

دزد خرما

خدمتکار تنهاست. یک نگاه به این طرف می کند. یک نگاه به آن طرف، کارگرها دور او هستند. امام کاظم (ع) دارد دور یکی از درخت ها راه آب باز می کند. خدمتکار به آرامی به خوشه های خرما نگاه می کند. همه ی آنها را از دو تا نخل بزرگ پایین آورده است. او باید خرماها را یکی یکی جدا کند و توی سبد بریزد. بعد بدهد به امام کاظم(ع)، چون حضرت هم صاحب اوست هم صاحب باغ.

خدمتکار باز به اطراف خود نگاه می کند. بعد یک خوشه ی بزرگ برمی دارد. آهسته کنار دیوار باغ می رود و آن را به آن طرف پرت می کند. انگار بلد است به کجا بیندازد. چون غیر از او پای هیچ کس به آنجا نمی رسد.

او فوری برمی گردد و مشغول کار می شود. چند لحظه بعد دوباره دست به کار می شود. تا می آید یک خوشه ی دیگر بردارد، یک سایه جلوی خودش می بیند. با ترس سرش را بالا می گیرد. «مُعتب» است؛ یکی از کارگرهای امام کاظم(ع). چشم هایش عصبانی است، انگار می خواهد او را کتک بزند.

پاهای خدمتکار می لرزد. به پای معتب می افتد و می گوید: «من کاری نکرده ام، من را ببخش!»

معتب می گوید: «من که دیدم یک خوشه ی بزرگ را به آن طرف دیوار انداختی؟»

- تو را به خدا من را ببخش و به امام کاظم(ع) نگو!

معتب خدمتکار را کشان کشان پیش امام کاظم (ع) می برد. امام کاظم(ع) از کار معتب تعجب می کند. معتب ماجرا را می گوید.

اما امام کاظم (ع) عصبانی نمی شود. فقط می پرسد: «چرا آن خوشه را پنهان کردی. گرسنه بودی؟»

خدمتکار که هیچ وقت در خانه ی امام (ع) گرسنگی نکشیده، جواب می دهد:«نه آقای من!»

امام کاظم(ع) می پرسد: آیا به آن خرماها نیاز داشتی؟»

با خودش فکر می کند: «نه»، من که هیچ وقت در خانه ی امام کاظم(ع) به چیزی نیاز نداشتم. او خیلی به من کمک می کند.»

بعد فوری جواب می دهد:«نه... ببخشید. من کار بدی کردم.»

امام کاظم(ع) با مهربانی می گوید:«اگر خرما می خواستی درستش این بود که به من می گفتی. حالا هم آن خرماها برای تو، ولی دیگر از این کارها نکن!»

- به روی چشم

امام کاظم (ع) به معتب می گوید: «تو هم به او کاری نداشته باش. این اتفاق را هم برای کسی تعریف نکن.»

 

برگرفته از کیهان بچه ها

نوشته: مجید ملا محمدی



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:44 عصر

معبد آرتیمس در افسوس

معبد آرتیمس

کرزوس آخرین پادشاه لیدیه بود. لیدیه ناحیه ای از آسیای صغیر بود که امروزه بخشی از ترکیه است.

کرزوس به خاطر ثروت هنگفتش مشهور بود. او در سال 560 قبل از میلاد مسیح یک پرستشگاه باشکوه در شهر افسوس بنا کرد. شهر افسوس هزاران سال پیش از این تاریخ تاسیس شده بود. بر اساس یک افسانه قدیمی، این شهر را عده ای از زنان جنگجو (مشهور به آمازونی) بنا کرده بودند.

 

بزرگترین معبد مرمرین

کرزوس تصمیم گرفت معبد را به افتخار الهه ماد که نگهبان حیوانات و زنان جوان بود بسازد. یونانی ها این الهه را آرتمیس و رومی ها دیانا می نامند. معبد را از سنگ های آهکی و مرمری ساختند که از معادن تپه های نزدیک آنجا استخراج شده بود.

معبدی که اسکندر ساخته بود تا 300 سال پس از میلاد مسیح پا بر جا بود. اما بتدریج شکوه و عظمت شهر افسوس از میان رفت و اهمیت خود را از دست داد

زمین این پرستشگاه 130 متر طول و 79 متر عرض داشت. ساختمان اصلی معبد به 120 ستون مرمرین تکیه کرده بود. بلندی هر ستون 20 متر بود. این ستون های بزرگ را توسط قرقره ها بالا کشیده و با میخ هایی فلزی در جای خود نصب کرده بودند. بعد از اینکه سقف ساخته شد، هنرمندان، پرستشگاه را با مجسمه هایی زیبا تزیین کردند. مجسمه ای از آرتمیس نیز در وسط معبد قرار گرفته بود. این پرستشگاه یکی از بزرگ ترین معابد تمدن های یونان و روم باستان بود که حتی از معبد پارتنون هم بزرگ تر بود.

پارتنون معبدی عظیم بود که بین سال های 447 و 432 قبل از میلاد در تپه های آکروپولیس در شهر آتن ساخته شده و به آتنا اهدا شده بود.

معبد آرتیمس

هروسترواتوس و الکساندر

دویست سال بعد یعنی در سال 356 قبل از میلاد معبد در یک آتش سوزی به تلی از خاک تبدیل شد. مردی بنام هروستراتوس برای کسب شهرت معبد را آتش زد و اگر چه جان خود را از دست داد اما کاملاً به هدفش رسید!

شگفت آور آنکه اسکندر کبیر در همان روز ویرانی معبد از مادر زاده شد. سال ها بعد که اسکندر معبد ویران شده را دید، دستور داد تا معبد را در همان جا دوباره بسازند.

کرزوس آخرین پادشاه لیدیه بود. لیدیه ناحیه ای از آسیای صغیر بود که امروزه بخشی از ترکیه است.

کرزوس به خاطر ثروت هنگفتش مشهور بود. او در سال 560 قبل از میلاد مسیح یک پرستشگاه باشکوه در شهر افسوس بنا کرد. شهر افسوس هزاران سال پیش از این تاریخ تاسیس شده بود

معبد کاملاً ویران شد

معبدی که اسکندر ساخته بود تا 300 سال پس از میلاد مسیح پا بر جا بود. اما بتدریج شکوه و عظمت شهر افسوس از میان رفت و اهمیت خود را از دست داد. عاقبت برخی اقوام اروپایی (گوتیک ها) معبد را غارت کردند و سیلی ویرانگر معبد را در گل و لای مدفون کرد. تنها چیزی که از معبد باقی مانده است چند قطعه از پی ستون ها و یک ستون بازسازی شده است.

 

برگرفته از کتاب عجایب هفتگانه جهان



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:43 عصر

دودو ها چه نوع پرندگانی بودند؟

دودو

500 سال پیش دریانوردان پرتغالی جزیره ای را در جنوب شرقی افریقا یافتند که پیش از این پای هیچ انسانی به آن باز نشده بود .

دریانوردان در اولین گشت و گذار خود در این جزیره که بعداً ماریتیوس (Mauritius) نام گرفت بزرگترین ساکن جزیره را ملاقات کردند ؛ پرنده ای بزرگ با ظاهری بسیار عجیب و البته مضحک! . همین ملاقات کافی بود تا نام دودو برای این جانور انتخاب شود ( دودو در زمان پرتغالی به معنی احمق است ! ) .

دودو

منقار قلاب مانند دودو ، توده چربی در قسمت تحتانی جانوری به همراه پرهای فر خورده و پف کرده بود ، همگی تصویری از پرنده ای چاق و خپل را ارائه می کند که به راحتی میتوانسته شکار انسانهای گرسنه شود .

سالهای پس از آن که علاوه بر پرتغالی ها ، هلندی ها نیز در این جزیره سکنی گزیدند.

 جمعیت این پرنده به طرز مشکوکی کاهش یافت تا اینکه ??? سال پس از اولین ملاقات در سال ???? آخرین جمعیت این گونه به صورت اسرار آمیزی ناپدید شد.

دودوها در فصلهای مرطوب و پرباران به صورت گسترده ای از میوه گیاهان تغذیه می کردند و چربی زیادی در بافتها خود به ویژه توده چربی قسمت انتهایی بدن ذخیره می کردند تا بتوانند، فصلهای خشک را که غذا به سختی یافت می شود، پشت سر بگذارند، وزن پرنده در طی دوره پر باران به 25 کیلوگرم نیز می رسیده است

برخلاف ظاهر فربه دودو(Raphus cucullatus) ، پاهای قوی جانور این امکان را به او میداده تا بتواند با سرعت زیادی بدود علاوه بر آن منقار قوی و قلاب مانند جانور که برای تغذیه از دانه و میوه گیاهان تکامل یافته بود به عنوان ابزاری مناسب برای مقابله با انسانها و جانوران به کار گرفته می شده پس این تصور که دودو پرنده ای ابله و شکاری راحت است، تصور نادرستی بوده . ظاهر پرنده نیز نتیجه اکولوژی جزیره و عدم وجود صیادان است که در طی میلیونها سال تکامل ، ظاهری خپل و بی نیاز از پرواز را ایجاد کرده است .

دودو

دودوها در فصلهای مرطوب و پرباران به صورت گسترده ای از میوه گیاهان تغذیه می کردند و چربی زیادی در بافتها خود به ویژه توده چربی قسمت انتهایی بدن ذخیره می کردند تا بتوانند، فصلهای خشک را که غذا به سختی یافت می شود، پشت سر بگذارند، وزن پرنده در طی دوره پر باران به 25 کیلوگرم نیز می رسیده است ! 

در یکی از دست نوشته ها که از دریانوردان آن دوره به جا مانده است به موضوع جالبی اشاره شده که علت انقراض این جانور را اسرارآمیز تر می کند ! در این دست نوشته خاطره دریانوردان از شکار یک دودو و گوشت بسیار چرب و تلخ آن ذکر شده است که نشان می دهد دودو غدای مناسبی برای انسان نبوده است

 شکل ظاهری جانور باعث شد تا جانور شناسان در ابتدا دودو را در رده پرندگان دریایی مانند آلباتروس و پلیکانها قرار دهند اما آنالیز توالی DNA موجود در بقایای استخوان این جانور مشخص کرد که دودو ها رابطه بسیار نزدیکی با کبوترها دارند و همین باعث شد آنها را در رده کبوترشکلان (Columbiformes) طبقه بندی کنند .

دودو

در یکی از دست نوشته ها که از دریانوردان آن دوره به جا مانده است به موضوع جالبی اشاره شده که علت انقراض این جانور را اسرارآمیز تر می کند ! در این دست نوشته خاطره دریانوردان از شکار یک دودو و گوشت بسیار چرب و تلخ آن ذکر شده است که نشان می دهد دودو غدای مناسبی برای انسان نبوده است .

با توجه به این موضوع که گوشت دودو قابل خوردن نبوده چه عاملی باعث شده تا این جانور یک متری در طی 200 سال منقرض شود ؟

دودو

عقیده بر این است که انسانها همراه خود جانوران خانگی و موشها را به جزیره آوردند ؛ با توجه به اینکه دودوها لانه خود را بروی زمین می ساختند موشها به راحتی می توانستند از تخم این پرنده تغذیه کنند علاوه بر آن حیوانات خانگی به مصرف مواد غذایی دودها می پرداختند و رقابتی را ایجاد می کردند.

خود انسان نیز با تخریب جنگل و ساخت مسکن زیستگاه این پرنده را تخریب کرده و عرصه را برای زیستن صاحبخانه اصلی تنگ کرده است .

دودو

تمامی این عوامل باعث شد دودها به قسمتهایی از جزیره که انسان هنوز در آن سکونت نداشت مهاجرت کنند اما با ورود انسان به این مناطق آخرین گروه از این پرندگان نیز در این نبرد یکسویه تسلیم شدند و جزیره را به میهمانان ناخوانده آن واگذار کردند .

 

منبع: سایت P3WORLD



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:43 عصر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 62
بازدید دیروز: 52
کل بازدید :362777

>> درباره خودم <<
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی
نجف زاده
برای دستیابی به پروژه ها و پایان نامه های دانشجویی به آدرس www.bitasoft.ir مراجعه فرمائید.

>> پیوندهای روزانه <<

>>لوگوی وبلاگ من<<
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی

>>لینک دوستان<<
آموزش کسب درآمد تضمینی+تفریح+ترفند+دانلود+کلیپ+جاوا اسکریپت
ما و دلاوران
بهار bahar
الهه نور
ARAX
هیـــــــــئت زیــــــنبیون «محفل،طلاب بسیجیان و رهروان شهدا»
نم نم بارون ( رفیق نارفیق )
سه فاز بازار
عاشقان زنده...شهدا...اروند...
شعر و دل نوشته های اسارت
مشکلات جنسی
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
عشق تنها
بازی برنامه کلیپ ... برای موبایل جدیدترین عکسهای ایرانی و خارجی
امیرالمومنین علی علیه السلام
gitar4ever
آموزش و پرورش
پوست کلف
عمومی
هنر و فلسفه و ادبیات و ادیان ...
شهدای غریب
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
وفا دات کام
یادداشت های یه آسمونی
سهیــــــــــــــــلی منطقه آزادقشم
وبلاگ افسانه جومونگ
سرزمین من
به یاد مهدی (عج)
poueshdownload

بزرگترین لینک باکس آهنگهای رپ
world of news
به نام آنکه اشک راآفریدتاسرزمین وداع آتش نگیرد
فاصله
اتومبیل
salima
توشمانلو روستای نمونه ایران
مغزیات
سیب سرخ
من می‏خواهم مسلمان شوم.
ای ول .کام
عشق
موزیک ،نرم افزار، بازی، آهنگ رپ ، خدمات موبایل و..
سلام آقا
عکس جک اس ام اس نرم افزار داستان مطالب جالب و خواندنی و . . .
مشاوره در زمینه انتخاب متریال و بازرسی جوش
D E V I L
تخصصی فقه وحقوق
تنهای تنها
سفر طولانی آخرت

>>لوگوی دوستان<<










































>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

>>آرشیو شده ها<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<