سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل اندک همراه با دانش، بهتر از عمل بسیار همراه با نادانی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی

از کجا بدانیم حیوانی که می بینیم، یک مار است؟

مار

شما مارها را دوست دارید یا از آن ها بدتان می آید؟ تا به حال از نزدیک مار دیده اید؟ در طبیعت یا در باغ وحش؟ بسیاری از مردم معتقدند مارها ترسناک و چندش آور هستند؛ به ویژه اگر آزاد باشند! اما مسئولان باغ وحش ها معتقدند بخش مارها یکی از جذاب ترین قسمت های مرکزشان برای بازدید کنندگان است.

خلاصه آن که، چه از مارها خوشتان بیاید چه بدتان، آن ها ویژگی های جالبی دارند که بخشی از آن ها را در این مطلب برایتان توضیح خواهم داد.

مار

از کجا بدانیم حیوانی که می بینیم، یک مار است؟

به نظر شما سؤال پیش پا افتاده ای است و شکل و قیافه مارها واضح تر از این حرف ها است! حتما می گویید هر حیوانی که دست و پا نداشته باشد، کرمی شکل و روی بدنش از پولک پوشیده شده باشد، یک مار است. اما کار به همین سادگی ها هم نیست. چون برخی از مارمولک ها نیز درست مانند مارها دست و پا ندارند و بدنشان از پولک پوشیده شده است. شما اگر این مارمولک ها را ببینید، چگونه آن ها را از مارها تشخیص می دهید؟ یک راهش این است که ببینید زبان آن ها دوشاخه است یا خیر (مارها زبانشان دوشاخه است).

 درواقع مارها پرده گوش ندارند و استخوانی که در سایر خزندگان ارتعاش های صوتی را از پرده گوش انتقال می دهند، به آرواره زیرین آن ها وصل است، به همین دلیل مارها نسبت به صداهای موجود در فضا تقریباً کر هستند ولی در عوض ارتعاش هایی که از طریق زمین انتقال پیدا می کند، مانند صدای پا را به خوبی تشخیص می دهند.

اگر چشمشان تنها پلک پایین را داشت، هم می توانید مطمئن شوید که یک مار است. اسکلت مارها و مارمولک ها نیز با هم متفاوت است مارها استخوان سینه، لگن و دست و پا ندارند. البته به جز مارهای خانواده های بوآ و مارهای کرمی شکل که هنوز آثاری از دست و پا در اسکلتشان باقی مانده است.

راستی! آیا می دانستید مارها بین 100 تا 400 و برخی حتی بیشتر از این تعداد دنده دارند!

مار

مارها چقدر بزرگ یا کوچک هستند؟

برخی از مارها مانند بوآها بسیار بزرگ هستند و برخی آن قدر کوچک هستند که با کرم اشتباه گرفته می شوند. طول بزرگ ترین مار دیده شده در دنیا 4/11 متر و طول کوچک ترین مار دیده شده 15 سانتی متر است.

اکثر مارها طولی بین 25 تا 150 سانتی متر دارند. تا جایی که مشاهده و مطالعه شده است، بزرگترین مارهای ایران 2 متر طول دارند و کوچک ترین آنها چند سانتی متر بیشتر طول ندارد.

مار

مارها در کجا زندگی می کنند؟

مارها در همه جای دنیا به جز در دو قطب شمال و جنوب، ایسلند، ایرلند و نیوزیلند وجود دارند. مارها هم مانند بقیه موجودات زنده در جایی زندگی می کنند که آب و هوا، غذا، شرایط محیطی و امنیت آن جا برایشان مطلوب باشد. مارها مناطق آرام و ساکت را برای زندگی ترجیح می دهند. مارها را از نظر محل زندگی می شود به دو گروه کلی مارهای زمینی (خشکی) و مارهای دریایی (آب شور) تقسیم نمود.

مارهای دریایی به هیچ وجه در خشکی نمی توانند زندگی کنند. البته برخی از آن ها گاهی به ساحل می آیند اما زیاد از آب دور نمی شوند.

همه مارها گوشت خوارند. طبق تحقیقاتی که انجام شده، حتی یک مار هم پیدا نخواهید کرد که از گیاهان تغذیه کند. مارها بسته به جثه و قد و قواره خود غذاهای مختلفی می خورند، از تخم پرندگان و مارمولک های کوچک گرفته تا گوزن های بزرگ

مارهای دریایی را می توان از روی دم پهنشان شناخت. مارهای زمینی هم اغلب در بیابان ها، دشت ها، کوهستان ها، لابه لای بوته ها، زیر تخته سنگ ها، داخل حفره ها، روی درخت ها و گاهی در باتلاق ها و یا آب رودخانه ها زندگی می کنند.

اغلب مارهای زمینی شناگران ماهری هستند و می توانند مدت نسبتاً زیادی در زیر آب بمانند، به همین دلیل برخی از این مارها را با مارهای آبی اشتباه می گیرند.

مار

آیا باید از همه مارها ترسید؟

سه گروه مار در دنیا وجود دارد، مارهای غیر سمی، مارهای سمی و مارهای نیمه سمی. تعداد انواع مارهای سمی و نیمه سمی بسیار بسیار کم تر از مارهای غیر سمی است. با دانستن برخی خصوصیات می توان مارهای سمی را از مارهای غیر سمی تشخیص دد.

البته برای افراد مبتدی که برای اولین بار با یک مار رو به رو می شوند، بررسی این ویژگی ها کمی سخت است؛ زیرا مارها معمولاً با دیدن انسان وحشت می کنند و در جایی مخفی می شوند و یا برعکس با در آوردن صدای فِش فِش یا هیس هیس و انجام حرکات خاص انسان را می ترسانند و برای حفظ جان خود انسان را می گزند (البته برخی از مارهایی که مانند مارهای سمی حالت تهاجمی به خود می گیرند، صدا در می آورند، گردن خود را پهن می کنند و ...

مارها برای تولید صدای فِش فِش یا هیس هیس، ابتدا هوا را در شش های خود ذخیره می کنند و سپس با فشار بیرون می دهند

درواقع مارهای غیر سمی هم هستند که برای نجات جان خود ادای مارهای سمی را در می آورند. شما مارهای سمی هم خانواده با افعی را از روی سر مثلثی یا گوشه دارش که از پولک های کوچک پوشیده شده است، مردمک چشم عمودی و دم کوتاهش می توانید بشناسید. مارهای سمی هم خانواده کبرا هم سری هم اندازه بدن و درامتداد آن دارند. سر این نوع مارها از پولک های مشخص و یا قرینه که با شکل پولک های بدن متفاوت است، پوشیده شده است. مردمک چشم مارهای کبرا گرد یا بیضی و دم آن ها نسبتاً بلند است و تمامی مارهای دریایی که در آب های شور زندگی می کنند، سمی هستند.

مار

مارها چه می خورند؟

همه مارها گوشت خوارند. طبق تحقیقاتی که انجام شده، حتی یک مار هم پیدا نخواهید کرد که از گیاهان تغذیه کند. مارها بسته به جثه و قد و قواره خود غذاهای مختلفی می خورند، از تخم پرندگان و مارمولک های کوچک گرفته تا گوزن های بزرگ.

اتصال استخوان های فک و دهان مارها با ما متفاوت است، مارها با این شکل دهان و فکشان می توانند لقمه های بسیار بزرگ تر از هانشان را به راحتی قورت دهند. نداشتن جناق سینه و تعداد دنده های بالا که در ماهیچه ها حرکت آزاد دارند، به قورت دادن لقمه های بزرگ تر از دهان کمک می کند.

مار

چرا مارها زبان خود را مرتب بیرون می آورند؟

قدرت بینایی مارهای روز گرد (که زمان فعالیتشان در طول روز است)، به نسبت شب گردها بهتر است.

البته این مارها اجسام متحرک را بهتر از اجسام ثابت تشخی می دهند. گفته می شود که قدرت شنوایی مارها نیز تنها به شنیدن صداهای بم محدود است. درواقع مارها پرده گوش ندارند و استخوانی که در سایر خزندگان ارتعاش های صوتی را از پرده گوش انتقال می دهند، به آرواره زیرین آن ها وصل است، به همین دلیل مارها نسبت به صداهای موجود در فضا تقریباً کر هستند ولی در عوض ارتعاش هایی که از طریق زمین انتقال پیدا می کند، مانند صدای پا را به خوبی تشخیص می دهند.

مار

زبان دو شاخه مارها عضوی از بدن آن هاست که ضعف دیگر حواس این حیوان را جبران می کند.

مار با زبان خود مولکول های شیمیایی داخل هوا را تجزیه می کند و از همین طریق محل طعمه، دشمن و یا ... را تشخیص می دهد.

جلوی پوزه مارها شکافی وجود دارد که آن ها از طریق آن بدون آن که دهانشان را باز کنند، زبانشان را به سرعت خارج و داخل می برند.

مار

مارها چگونه صدا در می آورند؟

مارها برای تولید صدای فِش فِش یا هیس هیس، ابتدا هوا را در شش های خود ذخیره می کنند و سپس با فشار بیرون می دهند.

سه گروه مار در دنیا وجود دارد، مارهای غیر سمی، مارهای سمی و مارهای نیمه سمی. تعداد انواع مارهای سمی و نیمه سمی بسیار بسیار کم تر از مارهای غیر سمی است

برخی از مارها هم علاوه بر این کار با مالیدن پولک هایشان به هم این صدا را کامل می کنند.

مار

در ایران چه مارهایی زندگی می کنند؟

در کشور ما هفتاد و دو گونه (نوع) مار زندگی می کند که شصت و سه گونه از آن ها زمینی و نُه گونه دیگر دریایی هستند که تنها در آب های شور جنوب ایران زندگی می کنند. از این تعداد حدود بیست و پنج گونه سمی و یا نیمه سمی هستند.

برای دانستن اطلاعات بیشتر و دقیق تر درباره مارهای ایران می توانید کتاب مارهای ایران،نوشته مرحوم دکتر محمود لطیفی که توسط انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست چاپ شده است را مطالعه کنید.

 

برگرفته از: رشد نوجوان

نوشته: صفورا زواران حسینی



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:14 عصر

فرار کنید، آتش!

فرار کنید، آتش

سنجاب کوچولو با سر و صدای بچه‌ها، از خواب بیدار شد. سرش را از لانه بیرون آورد و نگاه کرد. نزدیک درختی که لانه سنجاب کوچولو درونش قرار داشت، چند تا بچه‌‌ی بازی‌گوش بازی می‌کردند. کمی آن طرف‌تر خانم و آقایی روی اجاقی که از چوب‌های خشک جنگل تهیه کرده بودند غذا درست می‌کردند. بوی غذا همه جا پیچیده بود. او داخل لانه رفت و مشغول خواندن کتاب شد. چند ساعت بعد بوی دود همه جا را پر کرد. سنجاب کوچولو دوباره سرک کشید، وای! چی می‌دید. آدم‌های بی‌فکر رفته بودند ولی اجاقشان را کاملا خاموش نکرده بودند. درخت‌های اطراف آتش گرفته بود. سنجاب کوچولو خیلی ترسید. با خودش فکر کرد تنهایی هیچ‌ کاری از دستش بر نمی‌آمد. او فقط می‌توانست حیوانات دیگر را از خطر آگاه کند. پس شروع کرد به دویدن و فریاد زدن «آتش. آتش». سنجاب کوچولو مسافت زیادی را دوید تا بالاخره خسته شد و به نفس‌نفس افتاد. آهوی تیز پا جلو آمد و به سنجاب کوچولو گفت: «تو خسته‌ای. من می‌توانم تندتر بدوم. بهتر است خودت را نجات دهی و بقیه را به من بسپاری». آهو می‌دوید و فریاد می‌کشید: «فرار کنید، آتش». یک ساعتی گذشت اما آتش همچنان به درخت‌ها و بوته‌ها و بعضی حیوانات جنگل صدمه می‌زد و پیش می‌رفت. آهو هنوز می‌دوید اما او هم خسته شده بود. گوزن عاقل خودش را به آهو رساند و گفت: «تو برو پناه بگیر. من سریعتر می‌دوم و بقیه را با خبر می‌کنم». این را گفت و به سرعت دوید و فریاد کشید: «آتش ... آتش. دوستان فرار کنید... آتش». اما جنگل خیلی بزرگ بود و گوزن هم دیگر توان دویدن نداشت. تا حالا خیلی  از حیوانات با خبر شده وخود را نجات داده بودند ولی حیوانات بسیاری هنوز در خطر بودند. گوزن عاقل نفس نفس زنان ایستاد. او داشت فکر می‌کرد حتما انسان‌ها هم مشغول خاموش کردن آتش هستند که ناگهان یوزپلنگ قوی سر راهش سبز شد. او قصد شکار داشت. گوزن عاقل تو درد سر افتاده بود. او خیلی سریع به یوزپلنگ گفت: «اگر می‌خواهی قدرت و شجاعت و سرعت را به همه ثابت کنی، این بهترین فرصته. چون گوشه‌ای از جنگل آتش گرفته و حیوانات زیادی هنوز در عمق جنگل و بیشه زارهای اطراف در خطرند. یوزپلنگ گفت: «پس این بوی دود واقعا مربوط به آتش سوزیه؟ آه... درسته که می‌خواستم بخورمت ولی بهتره اول حیوانات را نجات بدهم تا در روز‌های دیگر گرسنه نمانم. تو خوب می‌دانی که من سریعترین دونده روی زمینم. من می‌توانم در مدت کوتاهی به همه خبر بدهم. پس بهتره تو از آن طرف بروی و من از این طرف. زودتر برو تا پشیمان نشدم». گوزن عاقل شروع به دویدن کرد. یوزپلنگ هم با تمام سرعت دوید و بقیه حیوانات را از خطر آگاه کرد. بالاخره بعد از ساعت‌ها، آتش توسط گروه‌های مختلفی از انسان‌ها مهار شد. قسمت زیادی از جنگل، این نعمت با ارزش خدا سوخت و از بین رفت. ولی خوشبختانه با همکاری سنجاب و آهو و گوزن و یوزپلنگ، حیوانات زیادی توانستند به موقع از محل خطر فرار کنند. آنها خدا را شکر می‌کردند که زنده‌اند و دوستان خوب و مهربانی پیدا کرده‌اند.

***************************************

 

 

دوست خوب من می توانی به تمامی سؤالات زیر جواب بدهی و آن را با کمک والدین خود از طریق ایمیل (KIDS@Tebyan.net ) برای ما ارسال کنی.

 

سوالات پایانی

1- چرا جنگل آتش گرفت؟

2- کدامیک از حیوانات از همه سریعتر می‌دود؟

3- چه چیزی باعث شد تا حیوانات بتوانند به موقع از آتش فرار کنند؟

4- چه کسانی جان خود را به خطر می‌اندازند تا آتش را خاموش کنند؟

5- به نظر شما، ما انسان‌ها چگونه می‌توانیم از این نعمت پر فایده‌ای خدا محافظت کنیم؟

 

فرشته اصلانی



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:13 عصر

از قیصر امین پور چه می دانیم؟

دکتر قیصر امین پور

دکتر قیصر امین پور در سال 1338، در منطقه « گتوند » در دزفول به دنیا آمد. تحصیلاتش را از ابتدایی تا دیپلم، در همان منطقه به پایان برد و در سال 1357، برای ادامه تحصیلاتش در دانشگاه، به تهران آمد.

یکی دو بار تغییر رشته داد و سرانجام، به تحصیل در رشته ادبیات پرداخت. او که از نخستین اعضای واحد « شعر حوزه اندیشه و هنر اسلامی » و همچنین، فعال ترین آن ها بود، در سال 1366، به همراه دو دوست شاعر و نویسنده اش، نشریه سروش نوجوان را راه اندازی کرد. درواقع او یکی از اعضای شورای سردبیر آن بود.

از دیگر فعالیتهای فرهنگی و ادبی این شاعر، می توان به مسؤلیت های زیر اشاره کرد:

* مسؤل صفحه شعر مجله سروش.

* دبیر بخش ادبیات فصلنامه هنر.

* عضو هیئت مدیره دفتر شعر جوان.

دکتر قیصر امین پور در سال 1376، موفق به اخذ دکترای ادبیات فارسی شد و تدریس دردانشگاه های تهران را هم، به کارنامه فعالیت های خود افزود.

دکتر قیصر امین پور

او در سال های 65، 68، 75، 79 به خاطر آثار و فعالیت هایش به ترتیب موفق به دریافت جوایز ذیل گدید:

* دریافت جایزه ویژه نیما.

* دریافت جایزه کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.

* دریافت تندیس ماه طلایی (ویژه برگزیدگان بیست سال شعر کودک و نوجوان ایران).

 

کتاب های منتشر شده دکتر قیصر امین پور به شرح ذیل می باشد:

* تنفس صبح (مجموعه شعر) 1363.

* در کوچه آفتاب (مجموعه دو بیتی و رباعی)1363.

* توفان در پرانتز (نثر ادبی) 1365.

* روز دهم (منظومه) 1365.

* مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان) 1368.

* بی بال پریدن (نثر ادبی) 1370.

* آیینه های ناگهان (مجموعه شعر) 1372.

* به قول پرستو (شعر نوجوان) 1375

* گزیده اشعار 1378.

* گل ها همه آفتاب گردانند (مجموعه شعر)1380

دکتر قیصر امین پور

در پایان شما را به خواندن دو شعر از آثار ارزشمندش دعوت می کنم:

 

راز زندگی

 

غنچه با دل گرفته گفت:

زندگی

لب زخنده بستن است

گوشه ای درون خود نشستن است

گل به خنده گفت

زندگی شکفتن است

با زبان سبز راز گفتن است

گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد

تو چه فکر میکنی

راستی کدام یک درست گفته اند

من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است

هر چه باشد اوگل است

گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!

*************************************************

وقتی تو نیستی

 

وقتی تو نیستی

نه هست های ما چونان که بایدند

نه باید ها

مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم

عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم

باشد برای روز مبادا

اما در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هرچه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثل همین روزهای ماست

اما کسی چه میداند

شاید امروز نیز روز مبادا باشد

وقتی تو نیستی

نه هست های ما چونان که بایدند

نه باید ها

هر روز بی تو روز مباداست

آیینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند

آیینه ها که دعوت دیدارند

دیدارهای کوتاه

از پشت هفت دیوار

دیوارهای صاف

دیوارهای شیشه ای شفاف

دیوارهای تو

دیوارهای من

دیوارهای فاصله بسیارند

آه..

دیوارهای تو همه آیینه اند

آیینه های من همه دیوارند

 

روحش شاد

برگرفته از: رشد نوجوان

نوشته: طاهره ابراهیمی



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:11 عصر

< codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=6,0,40,0 height=800 width=550 classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11CF-96B8-444553540000>



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:10 عصر

ساکنان بدن انسان

قسمت اول

ساکنان بدن انسان

این فقط خانه شما نیست، که میزبان موجودات ریز هم هست. بدن انسان‌ها نیز گاهی ساکنان کوچکی دارد. بیشتر آنها آنقدر کوچکند که آنان را فقط می‌توان با میکروسکوپ دید. بعضی می‌توانند موجب بیماری، ناراحتی و حتی مرگ شوند. در اینجا با چند نمونه از انواع آنها که بیشتر ناخوشایند هستند، آشنا می‌شوید.

 

بخش‌های دهانی کنه دو قسمت دارند. کنه، پوست را با استفاده از قسمت انتهایی آرواره‌ پایین سوراخ می‌کند. لبه دندانه‌دار، مته را محکم در بدن قربانی نگه می‌دارد و تقریباً جدا کردن کنه را ناممکن می‌سازد

تب کنه‌ای

کنه از خون انسان تغذیه می‌کند. بیشتر موجودات مکنده خون، برای مدت چند ساعت از بدن قربانی‌های خود تغذیه می‌کنند و بعد می‌روند. این کنه برای چند روز به بدن می‌چسبد و باقی می‌ماند. او با خوردن خون باد می‌کند و متورم می‌شود و می‌تواند وزن خود را تا200 مرتبه افزایش دهد.

ساکنان بدن انسان

کنه خون آشام

یک کنه خون‌آشام، قمست پایین‌تر پوست را مته می‌کند و بخش بالاتر خون را می‌مکد.

بخش‌های دهانی کنه دو قسمت دارند. کنه، پوست را با استفاده از قسمت انتهایی آرواره‌ پایین سوراخ می‌کند. لبه دندانه‌دار، مته را محکم در بدن قربانی نگه می‌دارد و تقریباً جدا کردن کنه را ناممکن می‌سازد.

کنه از خون انسان تغذیه می‌کند. بیشتر موجودات مکنده خون، برای مدت چند ساعت از بدن قربانی‌های خود تغذیه می‌کنند و بعد می‌روند

سپس کنه، خون را با قسمت کوتاه‌تر بالای مته می‌مکد، کنه موجب سرایت بیماری به نام خلط آبکی می‌شود. این بیماری تب و ورم دردناک را در بازوها و پاها به همراه دارد. علاوه بر این، عوارض پوستی، عصبی، چشمی و مفاصل را به دنبال دارد.

 

برگرفته از: رشد نوجوان

مترجم: مهرداد تهرانیان راد

ادامه دارد ...



نجف زاده ::: دوشنبه 87/5/7::: ساعت 4:7 عصر

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 35
بازدید دیروز: 45
کل بازدید :380435

>> درباره خودم <<
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی
نجف زاده
برای دستیابی به پروژه ها و پایان نامه های دانشجویی به آدرس www.bitasoft.ir مراجعه فرمائید.

>> پیوندهای روزانه <<

>>لوگوی وبلاگ من<<
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی

>>لینک دوستان<<
آموزش کسب درآمد تضمینی+تفریح+ترفند+دانلود+کلیپ+جاوا اسکریپت
ما و دلاوران
بهار bahar
الهه نور
ARAX
هیـــــــــئت زیــــــنبیون «محفل،طلاب بسیجیان و رهروان شهدا»
نم نم بارون ( رفیق نارفیق )
سه فاز بازار
عاشقان زنده...شهدا...اروند...
شعر و دل نوشته های اسارت
مشکلات جنسی
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
عشق تنها
بازی برنامه کلیپ ... برای موبایل جدیدترین عکسهای ایرانی و خارجی
امیرالمومنین علی علیه السلام
gitar4ever
آموزش و پرورش
پوست کلف
عمومی
هنر و فلسفه و ادبیات و ادیان ...
شهدای غریب
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
وفا دات کام
یادداشت های یه آسمونی
سهیــــــــــــــــلی منطقه آزادقشم
وبلاگ افسانه جومونگ
سرزمین من
به یاد مهدی (عج)
poueshdownload

بزرگترین لینک باکس آهنگهای رپ
world of news
به نام آنکه اشک راآفریدتاسرزمین وداع آتش نگیرد
فاصله
اتومبیل
salima
توشمانلو روستای نمونه ایران
مغزیات
سیب سرخ
من می‏خواهم مسلمان شوم.
ای ول .کام
عشق
موزیک ،نرم افزار، بازی، آهنگ رپ ، خدمات موبایل و..
سلام آقا
عکس جک اس ام اس نرم افزار داستان مطالب جالب و خواندنی و . . .
مشاوره در زمینه انتخاب متریال و بازرسی جوش
D E V I L
تخصصی فقه وحقوق
تنهای تنها
سفر طولانی آخرت

>>لوگوی دوستان<<










































>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

>>آرشیو شده ها<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<