خداوند، چرکی و ژولیدگی را دشمن می دارد . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی

مامان ! راستی گفتی ادب چیه؟

کودک

به خاله گفتی متشکرم!؟"آرنجت را روی میز نگذار"، "به خاله سلام کردی؟" ، "با دهان پر حرف نزن" و...

حس می کنید مدام باید حرفهایتان را تکرار کنید؟ این امر کاملاً طبیعی است. سالها زمان لازم است تا یک کودک، قوانین اجتماعی و احترام را بیاموزد.

 

ادب از دیروز تا امروز

گمان می کنید امروز وضع تغییر کرده است؟ بله، کاملاً. والدین بیشتر با فرزندانشان مدارا می کنند و سر میزشان قانون خاصی حکم فرما نیست.امروز یک کودک 6 ساله وقتی سر میز می نشیند، مدام انگشت هایش را درون ظرف پوره می کند و هر دقیقه از سرجایش بلند می شود. در گذشته جوامع ، طبقه بندی خاصی داشتند و کوچکترها باید به بزرگترها احترام می گذاشتند. اما امروز این بزرگترها هستند که به کوچکترها احترام می گذارند. در اغلب این موارد، والدین به کودکانشان اجازه می دهند اول آنها حرف بزنند.

گمان می کنید تمام عادات خوب اخلاقی در حال محو شدن است؟ نه! هنوز هم والدین بعضی مسائل مهم را به کودکانشان گوشزد می کنند. حتماً این جمله را شما نیز بارها در طول روز تکرار می کنید: "تند غذا نخور" ، "با دهان پرحرف نزن" ، "قاشق را درست در دست بگیر" ، "درست بنشین." والدین می دانند که شناخت کدهای اجتماعی برای زندگی در میان مردم ضروری است.

 

کودکان از ادب چه می فهمند؟

آیا کودکان از گفتن جملات احترام آمیز، عصبی می شوند؟ کلمات جادویی مثل "سلام" و "متشکرم" تنها یک رسم نیست. آن ها نماد نوعی عشق و احترام به دیگرانند. از طریق همین کلمات است که می توانیم با اطرافیان ارتباط برقرار کنیم. یاد گرفتن شیوه احترام گذاشتن به دیگران و بیان کلمات احترام آمیز زمان می برد. اجتماعی شدن کودک، حول و حوش 5/2 تا 3 سالگی آغاز می شود. پیش از آن نیز می توانید به اجتماعی شدن کودکتان کمک کنید ولی سعی نکنید از او انتظار بیان جملات احترام آمیز را داشته باشید.

کودکان احترام خود را با یک لبخند، یک ژست، یک حرکت بدن و... نشان می دهند. این والدین هستند که باید با کلمات، حرکات او را تکمیل کنند. وظیقه شما این است که پس از دو سالگی هر چند ممکن است خسته کننده باشد ولی هر بار که او ژست احترام می گیرد به او بگویید: "به خاله چه گفتی؟" ، "سلام کردی" ، "گفتی متشکرم" و .... تا مجبور شود کلمات جادویی احترام را به زبان آورد.

کدهای اجتماعی و کلمات احترام آمیز در میان تمامی خانواده ها یکسان نیست. مادر اصولاً نقش مهمی در این میان بازی می کند. کودک ادب را از والدین و بزرگترهای محیط اطرافش می آموزد.

شما نمی توانید به کودکتان چیزی را آموزش دهید و از او انتظار اجرا داشته باشید در حالی که خودتان آن را انجام نمی دهید.

 همه چیز از خانه آغاز می شود. اگر شما هر روز صبح که او را می بینید به او سلام کنید، او این کار را تکرار خواهد کرد.

 

توقع شما، سن کودک!

وضع تربیت، موضوعی نسبی و به فرهنگ هر خانواده مربوط است. در برخی خانواده ها گفتن یک "مرسی" کافی است در حالی که در برخی دیگر گفتن حتی "متشکرم مامان جون" هم کم است. این ما هستیم که بر حسب عقیده مان، ادب را به کودک می آموزیم. کودکان در صورتی که قوانین برایشان روشن باشد، خیلی زود خود را با شرایط وفق می دهند. البته باید سن کودک را در هر شرایطی در نظر گرفت.

کودک

فراموش نکنید گاهی برخی حرکات، نیاز یک کودک است. اگر فرزندتان غذا را با دست لمس می کند، برای آن است که می خواهد با غذا ارتباط برقرار کند. جانشین کردن یک قاشق فلزی به جای انگشتان وی، کمکی به او نخواهد کرد.

کودکان آرام آرام، کدهای اجتماعی را می آموزند و آنها را نماد آزادی خود تلقی خواهند کرد.

اگر کمی صبر کنید، همه چیز درست شود.

توصیه های مهم

1- شما برای فرزندتان الگو هستید. در مقابل او از کلمات احترام آمیز استفاده کنید.

2- او را مجبور نکنید دوستان یا اقوامتان را ببوسد. بوسیدن نشانه احترام نیست.

3- از سر میز مدام برای آوردن وسایل گوناگون برنخیزید تا کودکتان نیز کار شما را تقلید نکند.

4- در 18 ماهگی کودکان دوست دارند غذاها را لمس کنند. این امر را فاجعه ندانید. این کار به او کمک می کند با غذا ارتباط برقرار کرده و آن را بخورد. در عین سخت گیری، گاهی هم ملاحظه او را بکنید. 

       

منبع:  ماهنامه آموزشی اطلاع رسانی کودک

 



نجف زاده ::: چهارشنبه 87/4/26::: ساعت 11:54 عصر

روانشناسی جنسیت

دختر و پسر

هر انسانی قوانین مربوط به تعامل اجتماعی را در مقاطع مختلف از روند زندگی و در شرایط گوناگون فرا می‌گیرد. این قوانین را اولین بار ما به عنوان کودک در تعاملات خود با اولیاء و مربیان فرا می‌گیریم و بعد در دوران نوجوانی آن را در تعامل خود با دوستان و همسالان، توسعه می‌دهیم.  سن فراگیری تعاملات اجتماعی از 5 تا 15 سالگی است، همان سنینی که عملاً هر کدام از جنس‌ها، عمده‌‌ی وقت خود را با همجنس خود می‌گذراند. واعضای هر گروه آگاهانه رفتار خاص جنسی خود را فرا می‌گیرد.

 

دنیای دخترها

دختران در گروه‌های کوچک و خصوصی بازی می‌کنند و اعضای گروه بازی هم سن هستند. بازی‌ها جنبه همکاری و تعاون دارد. فعالیت‌های مربوط به بازی به هیچ وجه جنبه رقابتی ندارد و کسی به خاطر داشتن قدرت از دیگران متمایز نمی‌شود . در دوستی‌های آنها صمیمیت، برابری و وفاداری به یکدیگر بسیار مهم است. در ساخت روابط اجتماعی دختران همه باید نسبت به یکدیگر سازگاری داشته باشند، ولی اگر این سازش و تساهل صورت نگرفت باید منتظر تضاد و کشمکش بود. برای حل مشکل و رفع تضاد دختران، سعی نمی‌کنند تا مسأله را حل کنند و اکثر اوقات این دوستی‌ها به هم می‌خورد و جدایی پیش می‌آید.

رسول خدا(ص) می فرماید: دختران خود را ناخوش ندارید زیرا آنها مونس های گرانبهایی هستند(1).

1) خلق رابطه صمیمانه و برابر با یکدیگر

دوستی در بین دختران بیشتر بر اساس کلام صورت می‌گیرد. روابط دوستی با رعایت نوبت صحبت، اجازه صحبت دادن به دیگران، و قبول محتوای گفتاری دیگران شکل می‌گیرد. به کارگیری کلماتی که در آن ضمایر و افعال همکاری نهفته است مانند «بچه‌ها بیابند» «ما باید»، «دخترها» نشانگر توان آنها در سازمان دادن کار گروهی است . وفاداری یکی از ویژگی‌های عمده دوستی بین دختران 12 تا 14ساله است.

«اکثر اوقات دختران وقت خود را به حرف زدن اختصاص می‌دهند و صحبت‌ها، انعکاس‌گر افکار درونی آنهاست.

 2) انتقاد و تفسیر رفتارها و گفتارها

 روابط دختران با یکدیگر بر اساس روابط رییس و مرئوس نیست.  خواست‌ها و اعتراضات خود را از طرف جمع مطرح می‌کنند و به آنها جنبه شخصی و فردی نمی‌دهند. معمولاً کنار گذاشتن کسی به بهانه عدم هماهنگی او با هنجارهای گروه قلمداد می‌شود. معیار سنجش صمیمیت دختران منوط به درمیان گذاشتن اسرار پنهانی است. برای موفقیت اجتماعی، دانستن صحیح این روابط بسیار ضروری است، اگر نگوییم که راز بقا در اجتماع وابسته به این اصول است.

دختر و پسر

دنیای پسرها

بازی پسرها در گروه‌های بزرگ‌تر و بر اساس هرم سلسله مراتبی انجام می‌گیرد. هر پسری این فرصت را دارد تا شانس خود را آزمایش کند و از این هرم صعود کند و یا در بعضی مواقع سقوط کرده و شکست را بپذیرد. در دنیای پسران گفتار دارای سه نقش اساسی است (ساکس و جفرسون، 1974) .

1)استفاده از گفتار برای بیان موضع غالب در گروه :

در اردوگاه پسران دیده شده که آنها با به کارگیری نحوه خاصی از گفتار قادر به نشان دادن تسلط خود در گروه هستند.  

قابل توجه است که بدانیم قدرت پسرها در جمع در نحوه‌ی به کارگیری صحیح، و به جای گفتاراست.

 به عبارت دیگر موفقیت اجتماعی پسران نه تنها بستگی به دانستن صرف جملات و واژگان است، بلکه وابسته به نحوه‌ی استفاده صحیح از آنهاست. .

2) جلب و حفظ گروه با استفاده از واژگان صحیح در گفتار :

دومین جنبه‌ی جامعه‌شناسی زبان در تعامل دوستانه در بین پسران، استفاده از واژگان برای حفظ و نگهداری و جلب هم‌گروهان است. قصه سرایی، لطیفه گویی و دیگر عملیات‌گفتاری جنبه‌هایی عادی در تعامل اجتماعی پسران است. گوینده لطیفه باید یاد بگیرد که در خلال صحبت خود حال و هوای شنوندگان را نیز ارزیابی کند تا بر اساس آن لطیفه را به انجام رساند.

3)  تأکید بر موجودیت خود هنگامی که دیگران میدان دار گروه هستند :

پسرها در تعاملات خود با دیگر پسران یاد می‌گیرند که چگونه به عنوان شنوندگان داستان و یا لطیفه عمل کنند. به نظر می‌رسد که عکس‌العمل پسرها به داستان‌های دیگران توأم با چالش و اظهارات گوناگون است. این عکس‌العمل برای تأکید خود در جمع حضار و بر جسته کردن موقعیت خویش در جمع است.

امام صادق (ع) می فرماید: پسران نعمتند و دختران حسنه و خداوند از نعمت ها باز خواست می کند و برای حسنات پاداش می دهد(2).

پی نوشت ها:

1- کنزالاعمال، ح45374

2- وسائل الشیعه، ج21

 

منبع: ندای مشاور، با تغییر واضافه



نجف زاده ::: چهارشنبه 87/4/26::: ساعت 11:53 عصر

در اختلافات ،به تفاهم برسید

پرنده

در مقاله ی قبل گفتیم که اختلاف سلیقه در ازدواج و به طور کلی بین هر دو نفری اجتناب ناپذیر است.

اما نکاتی هست که با توجه به آنها می توان صدمات ناشی از این موضوع را به حداقل رساند:

 

1- به یاد داشته باشید بعضی از آداب و رسوم و عقایدی که در خانواده ها وجود دارد، هیچ پشتوانه ی عقلی و قانونی و شرعی ندارد و فقط باعث هویت بخشی به مردم وابسته به آن فرهنگ می شود، مثل بسیاری از رسم و رسومات جشن ازدواج، و برای برقراری پیوند و رابطه ی مناسب با خانواده ای که فرهنگ متفاوتی دارند ، می توان بسیاری از این آداب و رسوم را نادیده گرفت. مثلاً در بعضی از مناطق و شهرها برای دوران عقد قبل از مراسم عروسی، محدودیتهای بسیار سختی را درباره ی رابطه ی زن و شهوهر در نظر می گیرند که باعث عذاب و ناراحتی هر دوی آنها می شود. در صورتیکه در این دوران، دختر و پسر به صورت شرعی به هم محرم شده اند و هیچ اشکال عقلی و شرعی برای روابط آزادتر بین دو طرف وجود ندارد . همینطور رسم و رسوماتی مثل شیربها، تهیه ی لیست جهیزیه، خریدهای عجیب و غریب در طی مراحل ازدواج و غیره که هیچ نقش تعیین کننده ای در آینده ی زندگی زن و شوهر نخواهد داشت.

 

2- در صورتی که در موردی با همسرتان اختلاف سلیقه پیدا کردید، به هیچ وجه کار را به لجبازی نکشانید و تصمیم نگیرید روی طرف مقابل را کم کنید. اگر در بیشتر سریالها و فیلمهای خانوادگی تلویزیون می بینید که یکی از زوجین با داد و فریاد و لجبازی همیشه کارش را پیش می برد و طرف دیگر غالباً کوتاه می آید. بدانید که این، فقط در فیلمها اتفاق می افتد و در زندگی واقعی چنین کاری فقط مسئله را پیچیده تر می کند و به صورت یک زخم در چهره زندگیتان ماندگار خواهد شد. حتی اگر در یک یا چند مورد خاص بتواند با لجبازیهای بچه گانه و یا داد و فریاد همسرتان را وادار به عقب نشینی کنید، این عقب نشینی بصورت یک عقده در وجود او خواهد ماند و در جای دیگر آن را تلافی خواهد کرد.

هرگاه با همسرتان اختلاف سلیقه پیدا کردید و همسرتان در ابتدا با پیشنهاد و نظر شما مخالفت کرد، در ابتدا فکر کنید که اگر خواسته ی شما اجرا نشود چه زیانی به زندگیتان وارد می شود. اگر هیچ ضرر و زیانی ندارد، حتی الامکان از آن صرفنظر کنید.

 ولی اگر برآورده نشدن خواسته شما، باعث رنج و ناراحتیتان می شود، سعی کنید این موضوع را بسیار منطقی و  با خوش رویی و مؤدبانه با همسرتان مطرح کنید و از او بخواهید به خاطر علاقه ی شما در این مورد به سلیقه و نظر شما توجه کند و آن را برآورده سازد. مطمئن  باشید که با رفتارهای زشت مثل فحاشی و داد و فریاد و لجبازی تا به حال هیچکس نتوانسته فرد دیگری را همراه و یار خود کند، مگر برای مدت بسیار محدود.

 

3- هرگز و هرگز به خاطر تفاوتهای فرهنگی و آداب و رسوم خانواده ی همسرتان و یا خصلتهای فردی و شخصی همسرتان (مثل شجاع نبودن و یا زیبا نبودن) او را تحقیر نکنید و به هیچوجه عباراتی مثل «عقب مانده»، «اُمُّل» و ... را بکار نبرید. زیاد دیده می شود که یکی از طرفین برای اینکه حرفش را به کرسی بنشاند و کارها را همانطور که مطابق میل اوست به سرانجام برساند، سعی می کند با تحقیر شخصیت و یا تمسخر باورها و خواستگاه خانوادگی و بومی طرف مقابل او را وادار به تبعیت از خود کند. ولی به یاد داشته باشید یک همسر تحقیر شده و بی هویت که اعتماد به نفس را از دست داده باشد در بیشتر موارد کارایی خود را برای انجام وظایفش از دست می دهد و در انجام بسیاری از کارهایش موفقیت نخواهد داشت. این امر حتی باعث افسردگی و انزوای او می شود که در هر حالتی نهایتاً به ضرر جمع خانوادگی شماست و بالطبع خودتان هم از آسیب چنین امری در امان نخواهید بود.

 

4- اگر پس از بررسی و مطابقت با عقل و عرف و شرع به این نتیجه رسیدید که بعضی از رفتار و کردار و باورهای همسرتان ایراد دارد، برای انتقاد تلاش کنید با مباحثه های کوتاه و آرام و منطقی او را توجیه کنید و رفتار و کردار و باور درست را به او ارائه نمائید. ولی دقت کنید به نحوی اینکار را انجام دهید که احساس نکند شخصیت و غرورش را زیر سؤال برده اید و بدانید هیچوقت با یکبار گفتگو و در یک جلسه این موضوع به سرانجام نمی رسد و این عادتها و اعتقادات در طول زمان جزو شخصیت همسرتان شده و تغییر آن زمان می خواهد. در ضمن می توانید با هدیه دادن کتابهایی که در مورد آن رفتار و اعتقاد توضیحاتی داده و تشویق همسرتان به مطالعه آن کتاب به تدریج او را اصلاح کنید. همچنین در بعضی از موارد و درباره ی تعدادی از رفتارها و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی فیلمهای خوبی وجود دارد که با تهیه و تماشای آن فیلمها در کنار همسرتان می توانید آرام و غیر مستقیم او را تغییر دهید.

 

5- توجه داشته باشید که صرفنظر از خواسته ها و چشم پوشی از علاقه هایتان، به هیچوجه نشانه ی شکست و یا تحقیر شما نخواهد بود. بلکه به یاد داشته باشید انسان بزرگوار و با شخصیت و فهمیده کسی است که به نظرات و سلیقه های دیگران احترام می گذارد و در بسیاری از موارد با از خودگذشتگی، باعث رضایت و خرسندی آنها می شود و همین موضوع باعث جلب محبت و احترام همسرش نسبت به او خواهد شد.

در ضمن به این نکته توجه کنید که در بسیاری از موارد با صرفنظر کردن از خواسته هایتان و پافشاری نکردن روی آنها می توانید آرامش و شادی را به خانواده ی کوچکتان هدیه کنید و مطمئناً اولین کسی که از این آرامش و شادی لذت می برد خود شما هستید.

در آخر ذکر این نکته خالی از لطف نیست که متوجه باشید که زندگی مثل فیلم سینمایی نیست که در آن، افراد به همه ی خواسته هایشان برسند و همسر ایده آل و کاملاً مطابق میل خود را پیدا کنند. بلکه هر انسانی مجموعه ای از نقاط ضعف و قوت است و زندگی هر انسان آمیخته ای از شادیها و رنجها، شکستها و پیروزیها و غمها و ناکامیهاست، بنابراین ارزش و قیمت زندگی و همسر و خانواده تان را بدانید و به هر بهانه ای آن را متشنج و بحرانی نکنید.

موفق و شادکام باشید

احسان رادمند- تبیان



نجف زاده ::: چهارشنبه 87/4/26::: ساعت 11:52 عصر

آرزوهایی مثل سراب

روابط نا موفق(2)

گل

در مقاله قبل سه نوع از روابطی که به عنوان عواملی تهدیدزا باعث مختل و سست شدن بنیان خانواده و سرکوب شدن روحیه افراد در خانواده می گردد، تشریح شد و در ادامه به بحث در مورد دیگر روابط نا موفق می نشینیم.

 

1- رابطه‌ای که در آن عاشق توانایی‌های بلقوه همسرتان می‌باشید.

«می‌دانم که مرا دوست دارد. موضوع فقط همین است که او از اینکه احساسات خود را ابراز کند، مشکل دارد، به اندکی وقت نیاز دارد، دیگران او را درک نمی‌کنند... »اگر این جملات برایتان آشنا است ، پس احتمالا شما بر خلاف آنچه که ادعا می‌کنید براستی عاشق او نیستید، بلکه عاشق فردی که امیدوارید همسرتان به آن بدل شود هستید. این نوع روابط به‌طرز نسبتا شدیدی «اعتیاد‌آور» هستند. چرا که شما خود را در دام کسی اسیر کرده اید که قرار است همسرتان به آن بدل شود، و دل کندن از این امید بسیار مشکل خواهد بود.

اگر جملات زیر را در ذهن خود تکرار می‌کنید در این رابطه غرق شدید و به همسرتان بیش از آنچه که او خود را باور دارد، ایمان دارید.

هیچ‌کس تا به حال او را آن‌گونه که باید دوست نداشته و اگر شما به حد کافی به او عشق بورزید قادر خواهید بود، تا او را تغییر دهید این فقط شمایید که ماهیت واقعی او را می‌شناسید و هیچ‌کس او را درک نمی‌کند.

 داشتن یک رابطه سالم با همسرتان به معنی عشق ورزیدن به او به خاطر کسی که هست، می‌باشد. نه عشق ورزیدن با امید به کسی که خواهد شد.

راه حل: اشکالی ندارد اگر مایل باشید تا در برخی جهات شاهد رشد شخصی او باشید، اما می‌بایست به همان گونه‌ای که هست، از او رضایت داشته باشید.

 

2- رابطه‌ای که در آن به همسر خود به‌عنوان یک الگو و آموزگار چشم دوخته‌اید.

تمامی افراد فوق مرتکب یک اشتباه واحد شده‌اند. به این معنی که به طرزی نامتعادل جایگاهی بسیار بلند و ارج و منزلتی بیهوده برای همسر خود قائل هستند. وقتی عاشق کسی می‌شوید که به صورت افراطی او را الگوی خود   می دانید، مشکل است رابطه‌ای طبیعی داشته باشید. ممکن است رفتار یا گفته‌های شما به گونه‌ای باشد که گویی برابرید. اما در ذهنتان برای او مرتبه و مقام افزوده‌ای قائل هستید که هر گونه احساس اختیار و قدرت را از شما سلب خواهد کرد.

آیا فکر می‌کنید که همسرتان از شما باهوش‌تر است؟

احساس می‌کنید غیرممکن است بتوانید به موفقیت‌هایی که او کسب کرده نائل شوید؟

حاضرید هر کاری بکنید تا بیشتر به او شبیه شوید؟

فراموش نکنید که روابط ناسالم صرفا از تفاوت جایگاه‌های دو طرف ناشی نمی‌شود بلکه از نگرش و طرز برخورد آن دو است.

راه حل: اگر گمان می‌کنید جایگاه او را بیش از آنچه باید بالا برده‌اید، انتظار نداشته باشید که او خود از مسند قدرتی که خود شما  او را نشانده‌اید پایین بیاید. بلکه این شمایید که با احترام نگذاشتن به عقاید شخصی خود و مطالبه نکردن خواسته‌هایتان او را بر صدر نشانده‌اید. خود را دوست داشته باشید و آنچه را که هستید  قبول کنید، به همان میزان که او را تحسین می‌کنید.  او نیز باید مایل باشد تا نقش خود را از الگو به حامی و مشاور تعدیل کند.

 

3- رابطه‌‌ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته همسر خود شده‌اید.

آن چشمان آبی روحم را تسخیر کرد.

بسیاری از ما تنها به خاطر یک ویژگی که هیچ رابطه‌ای با شخصیت حقیقی همسرتان نداشته و به ویژگی‌های بیرونی او مربوط می‌شود، عاشق می‌شویم. این روابط معمولا دوام چندانی ندارد. مگر شما چند ساعت می‌توانید به موهای او خیره شوید و یا ... .

«من عاشق او نبودم، بلکه عاشق تردستی و نحوه اجرای او در هنرش بودم. من تنها به یک ویژگی او چسبیده بودم و تمامی ویژگی‌های مطلوب دیگر را که می‌پنداشتم شخصی نظیر او می‌بایست داشته باشد روی او فرافکن کرده بودم. من مجذوب «خودساخته‌های» خود بودم.

هرگاه شیفته یک ویژگی شخصیتی کسی شدید، از خود بپرسید: اگر این فرد چشمان آبی، صدای زیبا، موهای فوق‌العاده نداشت و یا ... آیا همچنان نیز برایم جذاب بود و می‌خواستم که باز با او ازدواج کنم. صداقت می‌تواند شما را از دل‌شکستگی‌ها محفوظ نگه دارد.

 

منبع: بر گرفته از کتاب « آیا تو آن گمشده ام هستی»، نوشته باربارا آنجلیس



نجف زاده ::: چهارشنبه 87/4/26::: ساعت 11:51 عصر

من می خوانم، تو گوش می کنی

من می خوانم،تو می خوانی،ما می خوانیم(3)

کودک

صبح که میشه لاک پشت سرش را از لاکش بیرون می آورد و آرام راه می افتاد، سلام خورشید، سلام آسمان آبی، سلام درختان سبز، سلام... تا اینکه روزی خرگوشی از او پرسید: «چرا سعی نمی کنی تندتر بروی»؟ لاک پشت به فکر فرود رفت... .

کودک

 

از چه زمانی خواندن برای کودک را شروع کنیم؟

«یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود» جمله ی زیبایی است که در طول زندگی به کرات شنیده ایم و هنوز هم با شنیدن آن، پای رفتنمان سست می شود، دوست داریم، بمانیم، بنشینیم و حادثه را دنبال کنیم. هرگز فکر کرده اید، اولین قصه ای که شنیده اید چه بود؟ شاید به یاد نداشته باشید. قصه ای بود مشترک بین انسان ها قصه ای با نام «صدای قلب مادر».

گوش جنین بعد از ماه سوم، صدای قلب مادر را می شنود و این قصه ی آغازین زندگی اوست. قصه ای که ماهها بعد از تولد، با در آغوش گرفتن او و ضربه هائی که توسط مادر یا جانشین او به پشتش زده می شود آن را تداعی کرده و به کودک آرامش می دهد، و او را به خواب می برد.

 بعد از ماه ششم دوران جنینی کودک می تواند، صدای خارج از شکم مادر را نیز بشنود. صدای مادر، صدای پدر، رادیو و تلویزیون. به همین جهت پیشنهاد می کنند که با جنین صحبت شود، برایش موسیقی یا کلام موزون پخش شده، حتی می توانید هر روز به مدت سه ماه (ماه ششم تا نهم) روزی سه بار کتاب ساده آهنگین یا قصه آهنگینی، مثل (دویدم و دویدم، جم جمک برگ خزون، لی لی حوضک، کلاغه میگه قار قارو ...) را با صدای بلند برای او بخوانید. کودک شما در دوره نوزادی(2) با علائمی چون مکیدن های طولانی، تند شدن ضربان قلب و تنفس و... نشان می دهد که این کلام و آوا را قبلاً شنیده است.

دکتر سوزان ماندل گلاز(3) معتقد است: « نوزادان نیاز به شنیدن کلام دارند و بلندخوانی برای کودکان این نیاز را برآورده می کند. محتوا چندان اهمیتی ندارد، بله نحوه ی بیان، زیروبم بودن آن و بالاخره حالت های گوناگون اعضای صورت از اهمیت بسیاری برخوردار است.

به عبارت دیگر «پایه گذاری سوادآموزی از تولد است و نوزادان احتیاج به شنیدن زبان محاوره دارند و این احتیاج را بلند خوانی برآورده می سازد.»

از این رو، کودکان، بعد از تولد نیاز به شنیدن لالائی دارند، زیرا گوش دادن قسمت اصلی فرایند گفتاری است و به اندازه ی عمل انتقال بیان مهم می باشد. هرگز بدون شنیدن، ارتباط گفتاری ممکن نمی شود.

لالائی ها که به سه بُعد حرکتی، کلامی و موسیقیائی در جای جای این کره ی خاکی شنوندگان کوچک را به خود جذب می کنند، محتوای تقریباً یکسانی دارند. آرزوهای مادر، راز و نیاز او با معبود برای حفظ کودک، بیان گزارشات روزانه، دردِدلِ مادر با فرزند، نذرها و تمثیلها از جمله مواردی است که محتوای لالائی ها را تشکیل می دهند. آغوش مهربانِ مادر، تکان دادن های آرام و یا ضربه زدن به پشت کودک، همراه با خواندن این ادبیات زنانه، دعوتی است برای خوابیدن. هرگز کودک را از این فعالیت محروم نکنید. بیاد داشته باشید که بخش لالائی و موسیقی نمی تواند جانشین مناسبی برای لالائی ای باشد که شما خواننده آن هستید. خوشبختانه شنونده شما منتقد نیست، و از بودن شما و شنیدن صدای شما لذت می برد. ادبیات عامیانه سرزمین ما، سرشار از لالائی های زیبائی است که با گوشِ دل سپردن به بزرگ سالان فامیل می توانید آن ها را جمع آوری کنید.(4)*

کودک

کودکان به مرور دوست دارند، کتاب را مثل سایر اشیاء با دست و دهانشان تجربه کنند. چنگ زدن ، به دهان بردن، پاره کردن از جمله مواردی است که کتاب هم از آن مصون نیست. از این رو، کتابهائی با جلد ضخیم، پلاستیکی و یا پارچه ای پیشنهاد می شود. این کتاب ها پاره نشده و قابل شستشو است.

تهیه کتاب های پارچه ای بسیار ساده است. شما می توانید با استفاده از پارچه های عروسکی و چسباندن لائی چسب به پشت تصاویر، آن را بریده در یک دفترچه پارچه ای شبیه همان که فعالیت های خیاطی را انجام میدادید (دکمه دوزی، ژور، زیکزاک و غیره) تکه دوزی کنید. هم چنین با تهیه یکسری تصاویر کاغذی از مجلات چسباندن آنها روی مقوا برای فرزندتان کتاب تصویری بسازید. تصاویر باید تا حد ممکن بزرگ و از اشیائی باشد که برای او آشنا هستند. این مجموعه تصویری، می تواند مدام تغییر یابد و با تصاویر جدید کتاب های تصویری متنوع تری به وجود آورد. (عروسک – توپ – ماشین – میوه جات و...) در حالیکه تصاویر را به کودک نشان می دهید، می توانید در مورد هر یک به کودک اطلاعاتی بدهید.

قصه گربه ای که موقع خواب به همه چیز شب بخیر می گوید (شب بخیر میز، صندلی ، شیشه شیر و... بچه ای که دوست دارد به حمام برود و آب بازی کند. توپ آبی رنگی که توی اتاقها می گردد و ماشین قرمزی که بوق می زند...)

امروزه کتاب های تصویری مقوائی، معمولاً به عنوان اسباب بازی در اختیار کودکان قرار می گیرد و گاهی قسمتهائی از آن جدا شده و یا بدان افزوده می شود. این نوع کتب علاوه بر سرگرمی کودک، او را به کاوش بر می انگیزد و خزانه واژگان او را توسعه می دهد.

کتابخوانی برای کودکان در این دوره (تولد تا 1 سالگی) باید هر روز از ساعت معینی به مدت چند دقیقه صورت گیرد تا این عادت در کودکان نهادینه شده و آنها بتوانند شعفِ حاصل از کتابخوانی را تجربه کنند.

لاک پشت به کمک دارکوب چرخهای چوبی ساخت و برآن سوار شد و با خوشحالی راه افتاد، هر لحظه سرعتش بیشتر و بیشتر می شه آنقدر تند که فرصت نمی کرد به درختان سلام کند به ... به ... او از همه جلوتر بود... .

اما....

برای کسب تجارب دسته اول به کودک فرصت دهید.

کتاب های پیشنهادی:

1- لالالالا گل لاله، تهران، کانون پرورش فکری کودکان 1367.

2- دولت آبادی، مهدخت، جم جمک برگ خزون تهران – کتابهای جیبی 1384.

3- رحماندوست مصطفی، بازی با انگشت ها – کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان 1384.

پی نوشت ها:

1- اکرم قاسم پور – لاک پشت خوشبخت شباویز تهران 1382

2- از تولد تا یکماهگی (دوره نوزادی new nate)

3- متخصص تعلیم و تربیت و رئیس سازمان قرائت بین المللی Dr. Susan Mandell Glazer

4- براساس ساختار لالائی قدیم، لالائی های جدیدی نیز نوشته شده است.

 

تبیان- خانواده و زندگی

فرشته مجیب(عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی)



نجف زاده ::: چهارشنبه 87/4/26::: ساعت 11:5 صبح

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 98
بازدید دیروز: 45
کل بازدید :380498

>> درباره خودم <<
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی
نجف زاده
برای دستیابی به پروژه ها و پایان نامه های دانشجویی به آدرس www.bitasoft.ir مراجعه فرمائید.

>> پیوندهای روزانه <<

>>لوگوی وبلاگ من<<
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی

>>لینک دوستان<<
آموزش کسب درآمد تضمینی+تفریح+ترفند+دانلود+کلیپ+جاوا اسکریپت
ما و دلاوران
بهار bahar
الهه نور
ARAX
هیـــــــــئت زیــــــنبیون «محفل،طلاب بسیجیان و رهروان شهدا»
نم نم بارون ( رفیق نارفیق )
سه فاز بازار
عاشقان زنده...شهدا...اروند...
شعر و دل نوشته های اسارت
مشکلات جنسی
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
عشق تنها
بازی برنامه کلیپ ... برای موبایل جدیدترین عکسهای ایرانی و خارجی
امیرالمومنین علی علیه السلام
gitar4ever
آموزش و پرورش
پوست کلف
عمومی
هنر و فلسفه و ادبیات و ادیان ...
شهدای غریب
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
وفا دات کام
یادداشت های یه آسمونی
سهیــــــــــــــــلی منطقه آزادقشم
وبلاگ افسانه جومونگ
سرزمین من
به یاد مهدی (عج)
poueshdownload

بزرگترین لینک باکس آهنگهای رپ
world of news
به نام آنکه اشک راآفریدتاسرزمین وداع آتش نگیرد
فاصله
اتومبیل
salima
توشمانلو روستای نمونه ایران
مغزیات
سیب سرخ
من می‏خواهم مسلمان شوم.
ای ول .کام
عشق
موزیک ،نرم افزار، بازی، آهنگ رپ ، خدمات موبایل و..
سلام آقا
عکس جک اس ام اس نرم افزار داستان مطالب جالب و خواندنی و . . .
مشاوره در زمینه انتخاب متریال و بازرسی جوش
D E V I L
تخصصی فقه وحقوق
تنهای تنها
سفر طولانی آخرت

>>لوگوی دوستان<<










































>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

>>آرشیو شده ها<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<