سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه برادرش را در کاری ناپسند ببیند و بتواند او را از آن بازدارد و این کار را نکند، به او خیانت کرده است . [امام صادق علیه السلام]
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی

از نوجوانتان حمایت کنید

چگونگی روابط مؤثر با نوجوانان 

نوجوان

 والدین در سنینی که فرزندشان به نوجوانی می رسد با مسائل و مشکلاتی روبرو می شوند که قبلاً وجود نداشته است. بنابراین باید بدانند چگونه رفتارکنند که آرامش و امنیت هر چه بیشتر برای طرفین حاصل شود.  نوجوانی سن مرموز شدن، تغییر کردن و تردید است. از طرف دیگر شما نیز نگران هستید، پس فشار خود را بر او افزایش می دهید. او نیز که خواهان استقلال بیشتری است واکنش نشان داده و قصد ندارد در محدودیتی که شما ایجاد کرده اید زندانی شود. بدین ترتیب کار به بحث و مشاجره و گاهاً دعوا می کشد. مسئله اینجاست که در این میان کسی مقصر نیست.

اگر دو طرف وضعیت و شرایط را به خوبی درک نکنند نخواهند توانست ارتباط خوبی با یکدیگر برقرار نمایند.

 این شرایط برای نوجوان نیز سخت است. چرا که بسیاری از تغییرات در همین سنین رخ می دهد و نوجوان نیز در مواقعی دچار حالت تردید، نگرانی و عدم اعتماد به نفس می شود. او از لحاظ روحی نیز دچار بیشترین تغییرات شده و خشم شدید و عشق فراوان را تجربه می کند. از نظر جسمی، به تکامل رسیده و  از نظر هوش در فعال ترین وضعیت ممکن قرار دارد و نیاز به حمایت والدین در این دوران بیشتر از هر وقت دیگر احساس می شود.

 

وقتی والدین با بحران نوجوانی فرزندانشان روبرو می شوند در بسیاری از موارد سعی می کنند کنترل امور را به دست بگیرند. برخی دیگر نیز سعی می کنند اصلاً به کارهای نوجوان کاری نداشته باشند تا از هرگونه مجادله پرهیز شود و نوجوان خودش راهش را پیدا کند. جالب این که هر دو روش بی نتیجه است:

نوجوانی که والدین قدرت طلب دارد بیشتر به طغیان و سرکشی می پردازد تا ثابت کند که مستقل و دارای قدرت تصمیم گیری است.

او ممکن است حتی برخی از مسائل را مخفی نموده و از والدین فاصله بگیرد. در هر دو حال نوجوان حمایت کافی را از والدین نمی گیرد. فرصت را مغتنم بشمارید . رابطه ای متفاوت از دوران کودکی فرزندتان با وی برقرار نمایید. سرکشی او را یک مرحله مهم در استقلال او بدانید. در کنار او باشید و خود را کنار نکشید. در مورد کنجکاوی و نیاز به اطلاع از امور مربوط به او با وی صحبت کنید.  البته زمانی را نیز برای تنها بودن  به او بدهید.

 

بهترین کار در لحظات بحرانی چیست؟

بهترین کار چند لحظه مکث و کشیدن چند نفس عمیق است با این کار به خود فرصت آرامش و واکنش صحیح می دهید .

بهتر است در لحظات بحرانی با نوجوان بحث نکنید و فکر کنید که بهترین و مناسب ترین واکنش شما چه می تواند باشد البته با آرامش.

 

چگونگی برقراری ارتباط با نوجوان

نوجوان تمایل دارد بیشتر با دوستان و همسن و سالان خود باشد اما در عین حال نیازمند والدین نیز هست. البته نیازمند حمایت، راهنمایی ، تشویق و تأیید والدین نه چسبندگی و دستورات آنها. تحقیقات نشان داده اند نوجوانانی که با والدین خود در مورد مسائلی مانند مواد مخدر و دیگر بزهکاری ها گفتگو می کنند 36 درصد کمتر دچار این گونه کجروی ها        می شوند. از طرفی دیگر یکی از مهمترین عوامل در برقراری ارتباط با نوجوان این است که برایش وقت بگذارید. می توان وقتی نوجوان از مدرسه بر می گردد به صحبت های او گوش کرد .اما مراقب باشید که صحبت هایتان جنبه دستوری و قضاوتی نداشته و همراه با تشویق باشد.  بهترین راه، توجه به مسائل جزیی اما مطلوب است. مثلاً می توان گفت: من از نحوه صبحت کردن تو با دوستم خیلی لذت بردم. یا گاهی اوقات از موارد بد جزیی صرفنظر کنیم. در گفتگو ها نیز یک طرفه فقط به انتقاد و موضع گیری نپردازید. والدین چند دسته هستند؟ 3 گروه از والدین فرزندانی بی مسئولیت برای آینده تربیت می کنند: والدینی که بیش از حد از فرزندان حمایت می کنند و همه کارها را به جای آنها انجام می دهند.  گروه دوم والدینی هستند که به شدت سخت گیر هستند و دائم در حال ایراد گرفتن ، انتقاد کردن و دستور دادن هستند. دسته سوم والدینی هستند که بیش از حد نوجوان را آزاد می گذارند تا هر چه می خواهد اعم از درست یا غلط انجام دهد.

 

منبع: دنیای نوجوان و جوان ، تألیف دکتر علی قائمی



نجف زاده ::: چهارشنبه 87/4/26::: ساعت 11:0 صبح

اینکه می گن سن ازدواج، یعنی چه؟

سن ازدواج برای دختران (3)

ازدواج

 

در مقاله ی قبل راجع به سن ازدواج و اینکه بلوغ یکی از ملاک های آن است صحبت کردیم.

ودر این مقاله توضیح مفصل تری بر آن می دهیم :

"کلمه بلوغ (بضم باء) بر وزن دروغ ، مصدر ثلاثی مجرد از ریشه بلغ به معنی رسیدن است. بلوغ در لغت رسیدن به سن رشد را گویند که انسان در آن به مرحله تمییز وتشخیص می رسد.در کتاب المعجم الوسیط آمده البلوغ نضج الوظایف الجنسیه یعنی بلوغ نضج (پختگی) وظایف جنسی است"1.

همانطور که پیشتر نیز بدان اشاره شد در ماده اصلاحی سال 61 ماده 1041 ق.م نکاح قبل از بلوغ را ممنوع دانسته ودر تبصره 1 ماده 1210 اصلاحی این گونه سن بلوغ را تعریف می کند :

(سن بلوغ در پسر پانزده سال قمری ودر دختر نه سال قمری است.) با توجه به این دو ماده قانونی سوالی که مطرح می شود آن است که مد نظر قانون از سن بلوغ ،بلوغ شرعی است که تکلیف وانجام واجبات وترک محرمات در آن سن بر فرد الزامی است یا سنی است که در آن سن قانو نگذار عقد نکاح را صحیح می داند؟

 

 در مذاهب مختلف اهل سنت  نسبت به سن بلوغ اتفاق نظر وجود ندارد :"ابوحنیفه 18 سالگی را برای پسر و17 سالگی را برای دختر پذیرفته اند وسایر مذاهب 15 سالگی را برای هردو انتخاب کرده اند".2

در فقه امامیه که تبصره ماده 1210 قانون مدنی برگرفته از آن است به نظرمشهور فقها نه سالگی سن بلوغ دختران است ."3

 

بنابراین واقع بینی ایجاب می کند که بگوییم در قانون 1041 ق.م مصوب سال 61  سن بلوغ شرعی برای دختران 9سال تمام بوده  و قانونگذار همین سن را برای ازدواج صحیح دانسته است وزیر عنوان قابلیت صحی قرار داده است . بدین معنا که  این سن بلوغ ،که نه سال تمام است سنی است که قابلیت صحت برای ازدواج فراهم می کند وقبل از این سن، نکاح تنها با اجازه ولی صحیح است آن هم با در نظر گرفتن مصلحت مولی علیه .

 

  پس از سیر تاریخی نه چندان طولانی در مصوبه سال 79 قانون باز هم سن ازدواج رابا تغییراتی این گونه می پذیرد:

(عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی وپسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.)

 این ماده قانونی گویی تکرار تمام مطالب ماده اصلاحی سال 61 است بدین معنا که در  تبصره ماده قانونی سال 61 نکاح دختر قبل از سن بلوغ  که همان نه سال تمام است را با اجازه ولی مجاز می دانست در ماده 1041 مصوب 79 نیز نکاح قبل از سیزده سال را با اجازه ولی جایز می داند .

 

 لذا گرچه ماده قانونی جدید حرفی از سن بلوغ نمی زند ودیگر بلوغ را برای نکاح قابلیت صحی نمی داند بلکه خود سنی را معین می کند وآن را ملاک قرار می دهد ، ولی نشانه ها در آن حاکی از دو موضوع است :  اولا  نکاح در سنی که قابلیت صحت نکاح بدان تعلق می گیرد ومورد توجه قانون بوده صورت بگیرد  که همان 13 سال تمام است  . ثانیا نکاح در پایین تر از این سن با اجازه ولی امکان پذیر است .

بنابراین در مورد ازدواج که امری مهم و تاثیر گذار بر جامعه و سلامت روانی فرد و همچنین اعضای خانواده است توجه به این نکته ضروری است که  سن ازدواج برای هر فرد در هر جامعه و حتی محیطی که زندگی می کند می تواند متفاوت باشد ،وضعیت آب و هوا و اقلیمی محیط ،تربیت و فرهنگ اخلاق، آداب اجتماعی و تغذیه در رشد جسمانی و روحی یک فرد موثر بوده و به طور محسوس ویا حتی نامحسوس تاثیراتی را بر این موضوع خواهد گذاشت .

آنچه مسلم است اینکه افراط و تفریط دراین وادی ضربات جبران ناپذیری را به بنیان خانواده ها وجامعه وارد می سازد و درایت و توجه همه جانبه به این موضوع از بسیاری نابسامانی ها در خانواده ومحیط زندگی فرد جلوگیری می کند . در حقیقت قانونگذار با نهادن و وضع قانون 1041 به ازدواج در سنین زیر بلوغ و حتی دختر وپسر بالغ که شرایط مساعدی برای ازدواج از لحاظ جسمی وروحی واجتماعی ندارند نظارت می کند تا در این راستا از یک سو مانع  سوء استفاده وبهره گیری افراد نادان و سودجو شود و از سوی دیگر امکان ازدواج دختر پسر بالغ کمتر از سن 13سال را که تمامی شرایط را دارا بوده وازدواج به مصلحت آنان است فراهم سازد.

 

حال توجه به این نکته ضروری است که آیا قانونگذار ضمانت اجرایی برای تخلف از سن معین شده توسط قانون در نظر گرفته است . چراکه عدم نهادن ضمانت اجرای حقوقی مانع از  تحقق کامل امر قانون خواهد شد .

با ما باشید.

پی نوشت :

1-بررسی حقوق کودک،نویسنده  سید محمد آقا میری

2- حقوق مدنی دکتر کاتوزیان -ج اول -ص69

3- همان ص70



نجف زاده ::: چهارشنبه 87/4/26::: ساعت 10:58 صبح

 برای انجام هر نوع پژوهشی، اولین و اساسی ترین گام، تهیه طرحی جامع و کامل در این زمینه می باشد. معمولا انجام این مرحله برای بسیاری از پژوهشگران بسیار مشکل می باشد. گروهی معتقدند که تهیه طرح پژوهش، در واقع، «جهت یابی پژوهشی» می باشد، به این معنا که پس از تهیه طرح، پژوهشگر فقط باید خود را ملزم بداند که در چارچوب طرح نوشته شده حرکت نماید. مقدمهبرای انجام هر نوع پژوهشی، اولین و اساسی ترین گام، تهیه طرحی جامع و کامل در این زمینه می باشد. معمولا انجام این مرحله برای بسیاری از پژوهشگران بسیار مشکل می باشد. گروهی معتقدند که تهیه طرح پژوهش، در واقع، «جهت یابی پژوهشی» می باشد، به این معنا که پس از تهیه طرح، پژوهشگر فقط باید خود را ملزم بداند که در چارچوب طرح نوشته شده حرکت نماید. با توجه به گسترش دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه های استان و نیاز دانشجویان و نیز سایر پژوهشگران آزاد و شاغل در دستگاههای دولتی و خصوصی نگارنده سعی نموده است که به زبان ساده و با توضیح و بیان مطلب در حد متعارف -با توجه به محدود بودن صفحه نشریه- رئوس مطالب مربوط به تهیه و تنظیم طرح های پژوهشی را ارایه نماید.1.تعریف تحقیق یا پژوهشکلمه «تحقیق» در فرهنگ فارسی معین، رسیدن، درست کردن، پژوهیدن، پژوهش بررسی، مطالعه، حقیقت، واقعیت تعریف شده است.در لغت نامه دهخدا این کلمه را «کُنه مطلب رسیدن، واقع چیزی را به دست آوردن» معنا کرده است.در اصطلاح علمی تحقیق یا پژوهش عبارت است از بکار گرفتن روش هایی منطقی و دقیق توام با طرح و اندیشه برای کشف حقیقت.پژوهنده با انجام کارهای پژوهشی منظم سعی بر این دارد، واقعیت های پیرامون خود را به درست و صحیح شناخته و روابط حاکم بین امور را پیدا نماید و در نهایت، پاسخ سوالهای خود را یافته و راه حل مشکل و مسئله را پیدا کند.2.انواع تحقیقبا توجه به انگیزه پژوهنده در انجام یک کار تحقیقی، می توان تحقیق را به دو نوع بنیادی و کاربردی تقسیم بندی نمود.الف- تحقیق بنیادی- در این نوع تحقیق، پژوهشگر توجه ای به قابل استفاده بودن نتایج حاصل، در مسایل زندگی ندارد. کشف حقیقت و ارایه اطلاعات جدید انگیزه وی در پژوهش بوده حُسن و قُبه یافته ها مورد توجه نمی باشند. (اگرچه در بیشتر موارد کشف حقایق حاصل از این نوع تحقیقات ممکن است در زمان انجام تحقیق، کاربردی نداشته و مورد توجه قرار نگیرد ولی، اغلب پس از گذشت مدتی نتایج تحقیقات بنیادی به صورت کاربردی مورد استفاده قرار می گیرد).ب.تحقیق کاربردی- این نوع تحقیق به منظور یافتن پاسخ برای مشکلات اجتماعی و انسانی انجام گرفته و هدف پژوهشگر برخورد و ارایه راه حل برای آنها می باشد. نظیر شناخت عواملی که باعث کم کاری و رشوه گیری در یک سازمان می شود و یافتن راه حل برای آن.3.فرضیه تحقیقفرضیه، بیانی است حدسی یا علمی و مبتنی بر دانش و آگاهی های قبلی پژوهشگر که، روابط بین دو یا چند متغیر را مورد بررسی قرار می دهد. وقتی فرضیه ای را عنوان می کنیم در حقیقت می گوییم «اگر شرایط چنین و چنین رخ دهد، نتایج چنان و چنان خواهد شد». (فرضیه در واقع حالت خاصی از نظریه(تئوری) است. پژوهشگر با آزمون فرضیه، نظریه را شکل داده و دانش و آگاهی جدیدی را تولید می نماید).با توجه به این که فرضیه بیانی حدسی در باره روابط بین دو یا چند متغیر است لذا، باید با آزمایش سنجیده شود. یعنی پژوهشگر در جریان تحقیق حدس های خود را امتحان می کند تا، علت واقعی مشکل را یافته و راه حل درست را پیدا نماید.اشاره شد که پژوهشگر برای بیان چگونگی روابط بین متغیرها فرض هایی را مطرح ساخته و روابط متغیرها را معمولا مورد بررسی و دستکاری قرار می دهد. حالت های مختلف چگونگی روابطی که ممکن است بین متغیرها وجود داشته باشد به شرح زیر است:الف.فرضیه بررسی تفاوت تاثیر- در این فرضیه پژوهشگر به دنبال بررسی و مقایسه تفاوت تاثیر دو یا چند متغیر مستقل بر متغیر وابسته می باشد. مثال هایی از این نوع فرضیه عبارتند از «بررسی نقش بکارگیری مدیریت آمرانه و یا مدیریت بر اساس مشورت با کارکنان و تاثیر آن بر بازدهی کارخانه». یا «میزان فشار روانی بر پرستاران بخش های مراقبت های ویژه با میزان فشار روانی بر پرستاران بخش های داخلی و جراحی تفاوت ندارد». و یا «میانگین نمره های دانشجویانی که با روش «الف» آموزش داده می شوند از میانگین نمره های دانشجویانی که به روش «ب» آموزش می بینند بیشتر است».در این گونه پژوهش ها برای آزمون فرض ها، نتایج به دست آمده از آزمون های آماری را با استفاده از مفاهیم آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.اگر تفاوت تاثیر را [1]D و خطای آماری را [2]E در نظر بگیریم، رابطه آماری و ریاضی این نوع فرضیه ها به صورت خواهد بود.ب.فرضیه بررسی میزان همبستگی و رابطه چند متغیر- در این نوع از فرضیه ها پژوهشگر میزان رابطه همبستگی و جهت آن بین دو یا چند متغیر را بررسی و مطالعه می نماید. یعنی پژوهشگر صرفاً درصدد کشف مقدار (شدت) و جهت همبستگی متغیرهای مورد مطالعه می باشد و نه یافتن رابطه علت و معلولی بین آنها. مثال «میزان آگاهی بیماران قبل از جراحی با میزان اضطراب آنها ارتباط دارد»و یا «بررسی پرداخت پاداش نقدی و رابطه ی آن با پیشرفت کار».در پژوهش هایی با این گونه فرض ها، نتایج به دست آمده از آموزن های آماری می تواند صفر تا یک باشد. «صفر» به معنی نبودن رابطه همبستگی و «یک» بیانگر وجود رابطه همبستگی بسیار زیاد(صددرصد) بین متغیرها می باشد. اگر ارتباط و همبستگی بین متغیرها مستقیم (همسو) باشند همبستگی مثبت (+) و اگر بین متغیرها ارتباط معکوس وجود داشته باشد همبستگی منفی(-) خواهد بود. به عبارت دیگر اگر افزایش یک متغیر باعث افزایش متغیر دیگر شود و برعکس، می گویند بین دو متغیر رابطه مستقیم وجود دارد، و اگر افزایش یک متغیر باعث کاهش متغیر دیگر شود و برعکس، در این حالت می گویند بین دو متغیر ارتباط معکوس وجود دارد. (مثال رابطه مستقیم، درآمد و پس انداز و مثال رابطه معکوس پس انداز و مصرف می باشند.)اگر C[3] نشانه همبستگی وE[4]  خطای آماری باشد، در صورت عدم وجود رابطه بین متغیرها  و در صورت وجود رابطه خواهد بود.پ. فرضیه بررسی وجود رابطه علت و معلولی- در این قبیل از فرضیه ها، پژوهشگر به دنبال کشف و تعیین وجود رابطه علت و معلولی بین دو یا چند متغیر است. به بیان دیگر هدف وی فقط تعیین ارتباط و همبستگی دو یا چند متغیر نیست بلکه، ولی می خواهد بیان کند که متغیری (یا متغیرهایی) علت به وجود آمدن متغیر دیگر است. مثال «علت پیشرفت دانشجویان رشته علوم اجتماعی هوش آنان می باشد». یا «بررسی علل سقوط هواپیما شرکت الف در مسیر پرواز به شهر ب» و «بررسی علل ورشکستگی شرکت ج»در این گونه پژوهش ها نیز برای آزمون فرض ها، نتایج به دست آمده از آزمون های آماری را با استفاده از مفاهیم آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.اگر R[5] نشانه علت یک پدیده و E خطای آماری باشد، بیان آماری مسئله عبارت خواهد بود از 4.بیان فرضیه (موضوع تحقیق)موضوع تحقیق ممکن است از تجربه های انسان سرچشمه بگیرد که در این صورت باید فرضیه ای ساخته و این تجربه ها را در چارچوب فرضیه آزمون نمود. دومین منبع فرضیه، استفاده از نظریه های علمی است و سومین آبشخور فرضیه، بررسی پژوهش های دیگران و ادامه راه آنها می باشد.مهمترین اقدام در کار پژوهش بیان موضوع مورد نظر به صورت علمی می باشد. یعنی مسئله مورد نظر را باید به صورتی مطرح نمود که روشن و گویا بوده و دامنه آن محدود باشد تا بتوان آن را در بوته آزمون قرار داد. مثال، انتخاب عنوان «بررسی وضعیت اقتصادی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان» قابلیت پژوهش ندارد، چون مسئله مطرح شده کلی و مبهم است. «وضعیت اقتصادی» عنوانی گویا نیست و ابهام زیادی دارد. هم چنین عنوان «دانش آموز» شامل کلیه کسانی می باشد که در مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان تحصیل می نمایند. و نیز محیط پژوهشی (مکانی که پژوهش در آن انجام می شود) بسیار گسترده است. برای این که پژوهش قابل اجرا باشد باید عنوان آن را به صورت زیر تغییر داد. مثال «بررسی وضعیت اقتصادی خانواده های کارمند، در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال دوم راهنمایی مدارس دولتی شهرستان بابل»5.فرضیه صفر (فرضیه پوچ یا آماری)فرضیه صفر در برابر (تقابل) فرضیه تحقیق قرار دارد. در فرضیه تحقیق، وجود «تفاوت» یا «همبستگی» و یا «رابطه علت و معلولی» بین چند متغیر مطرح می گردد. فرضیه صفر می گوید «تفاوت»، «همبستگی» و یا «رابطه علت و معلولی» بین متغیرها وجود ندارد. مگر آن که با ارایه دلایلی بتوان وجود آنها را آزمون و اثبات نمود.فرضیه پوچ یا آماری (فرضیه صفر) در واقع، هدفش رد فرضیه تحقیق می باشد. اگر این فرضیه پس از آزمون تایید شود و مورد پذیرش قرار گیرد، به معنی آن است که فرضیه تحقیق رد شده و از نظر آماری معنا ندارد. اگر فرضیه پوچ پس از آزمودن رد شود، این امر، بیانگر آن است که فرضیه تحقیق مورد قبول بوده و از نظر آماری قابل پذیرش است. به مثال هایی از فرضیه تحقیق و فرضیه صفر(فرضیه پوچ یا آماری) توجه فرمایید:فرضیه تحقیق: «بین پرداخت پاداش نقدی به کارگران کارخانه الف و بازدهی کارخانه همبستگی وجود دارد» فرضیه پوچ: «بین پرداخت پاداش نقدی به کارگان کارخانه الف و بازدهی کارخانه همبستگی وجود ندارد».ف. ت: «بین تدریس به روش الف و تدریس روش ب تفاوت وجود دارد».ف. پ: «بین تدریس روش الف و تدریس روش ب تفاوت وجود ندارد».ف. ت: «ضعف آموزشی خلبان موجب سقوط هواپیمای شرکت الف در مسیر پرواز شهر آ به شهر ب شده است».ف. پ: « ضعف آموزشی خلبان موجب سقوط هواپیمای شرکت الف در مسیر پرواز شهر آ به شهر ب نشده است».ف. ت: سربازان بی سواد، بعد از خدمت سربازی، باسواد شده، مهارتی کسب نموده و روحیه همکاری در آنها تقویت می گردد».ف. پ: «رفتار سربازان بی سواد، قبل و بعد از خدمت سربازی یک سان بوده و تغییرات مهمی در آنها به وجود نمی آید».ف. ت: «نظام جدید آموزش و پرورش باعث می شود تا دانش آموزان به استعدادهای درونی خود بیشتر از توجه به قبولی در دانشگاه ها اهمیت دهند».ف. پ: «نظام جدید آموزش و پرورش نتوانسته موجباتی را فراهم سازد تا دانش آموزان به استعدادهای درونی خود بیشتر از توجه به قبولی در دانشگاه ها اهمیت دهند».رابطه ریاضی بین متغیرها در فرضیه صفر:الف. در مورد «تفاوت» می باشد، یعنی بین عملکرد متغیرها تفاوتی نیست.ب. در مورد «همبستگی»  می باشد، یعنی بین متغیرها رابطه همبستگی وجود ندارد.پ. در مورد «رابطه علت و معلولی» می باشد، یعنی بین متغیرها رابطه علت و معلولی وجود ندارد.6.تعریف متغیرمتغیرها، آن شرایط یا خصوصیاتی هستند که بتوانند تغییر نمایند. مثلاً در پژوهش «بررسی میزان فشار روانی در پرستاران شاغل در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان های دولتی تهران و ارتباط آن با کیفیت مراقبت های پرستاری ارایه شده توسط آنها». موارد زیر جزو متغیرهایی هستند که باید مورد مطالعه قرار گیرند. الف. میزان فشارهای روانی               ب. کیفیت مراقبت های پرستاریمتغیرها از نظر نقشی که در تحقیق دارند به سه دسته تقسیم می شوند:الف. متغیر مستقل یا تاثیرگذار- این متغیر در تغییرات خود مستقل بوده و به سایر عوامل پژوهش دستکاری و کنترل می کند تا رابطه علت و معلولی انها را با متغیر دیگر- در موقعیتی ویژه- مشاهده و بررسی نماید. در مثال بالا «میزان فشار روانی» پرستاران، متغیر مستقل است.ب.متغیر وابسته یا تاثیرپذیر- آن شرایط و ویژگی ای است که وقتی پژوهشگر، متغیر مستقل را در موضوع تحقیق وارد یا خارج نموده و یا آن را تغییر می دهد، ظاهر یا محو شده و یا تغییر نماید. به بیان دیگر متغیر وابسته به خودی خود وجود نداشته و محصول اِعمال و یا تغییرات متغیر مستقل است. در مثال بالا «کیفیت مراقبت های پرستاری» متغیر وابسته است.پ. متغیرهای ناخواسته (نامربوط)- در تحقیات علوم تجربی(مادی)، تمام متغیرها تحت کنترل پژوهشگر می باشد. به بیان دیگر دانشمندان علوم مادی با پدیده هایی رو به رو هستند که فیزیکی بوده و در کنترل آنهاست. ولی، در تحقیقات علوم انسانی که موضوع اساسی آن «رفتار» انسان به طور کلی است، متغیرهای ناخواسته زیادی وجود دارند که کنترل تمام آنها غیرممکن می باشد.متغیرهای ناخواسته متغیرهایی هستند که، یا مورد نظر پژوهشگر نبوده و یا وی قادر به کنترل آنها نمی باشد ولی، بر نتیجه تحقیق تاثیر می گذارد. در مثال یاد شده، سن پرستاران، جنس پرستاران، نوع بیماران بستری در بخش، مدیریت بیمارستان و سطح استانداردهای بیمارستان، جزو متغیرهای ناخواسته می باشند که، بر کیفیت کار پرستاران تاثیر می گذارد و چنانچه کنترل و یا حداقل شناسایی شوند نتیجه پژوهش را غیر قابل اعتماد خواهد ساخت.برخی از متغیرهای ناخواسته قابل کنترل پژوهشگر نمی باشد ولی، باید باید آنها را شناسایی نموده و در قسمت «محدودیت های پژوهشی» به آنها اشاره نماید. متغیرهای ناخواسته ای هم وجود دارند که توسط پژوهشگر قابل کنترل می باشد، این قبیل متغیرها در واقع محدودیتی است که پژوهشگر خودش ایجاد می نماید. این محدودیت ها باید در قسمت «محدودیت های پژوهشگر» در پایان تحقیق اشاره شود.7.زمینه و تاریخچه موضوع پژوهش (ادبیات پژوهش)در این قسمت اهمیت مسئله پژوهش شرح داده می شود یعنی، خواننده با مطالعه این قسمت متوجه می شود که به چه دلایلی لازم بوده و ضرورت داشته تا این پژوهش انجام گیرد در این بخش تاریخچه موضوع پژوهش توسط دیگران، نتایج مطالعات انجام گرفته در گذشته و کتاب ها، مجله ها، مقاله ها و ... و هر نوع بررسی انجام شده در باره موضوع تحقیق توسط دیگران مطرح می شود.8. سوال های ویژه پژوهش قبلاً گفته شد که فرض های پژوهش باید مورد آزمایش قرار گیرد و در نهایت مشخص شود که مورد قبول هستند یا خیر. در برخی از پژوهش ها، طرح فرض ها به شکلی که بتوان از طریق آزمون های آماری، پذیرش یا رد آنها را آزمود میسر نیست. در این موارد فرض های تحقیق به صورت سوال مطرح می شود که به آن «سوال های ویژه پژوهش» می گویند. پژوهشگر، در پایان کار باید قادر باشد به این سوال ها پاسخی مناسب دهد. برای مثال، در ارتباط با موضوع «بررسی ویژگی های روانی- اجتماعی نوجوانان بزهکار» سوال ها می تواند به صورت زیر مطرح شود و پژوهشگر پس از انجام پژوهش پاسخ آنها را به دست خواهد آورد:الف. نوجوانان بزهکار دارای چه زمینه های فردی مشترک هستند%D



نجف زاده ::: یکشنبه 87/4/23::: ساعت 11:39 عصر

کارآفرینی خلاق و انواع و شیوه های حمایت از آن      
این مقاله کارآفرینی خلاق را، که عبارت از ایجاد و پیاده‌سازی ایده‌های مناسب و بدیع برای راه‌اندازی کسب و کاری پرماجرا است، شرح می‌دهد . کارآفرینی خلاق می‌تواند در سازمان‌هایی که هم اکنون مستقر است و نیز بنگاه‌هایی که تازه شروع به کار کرده‌اند به وقوع پیوندد. تز اصلی این مقاله آن است که خلاقیت کارآفرینانه نیاز به ترکیبی از انگیزه درونی و انواع ویژه‌ای از انگیزه برونی دارد . سینرژی (هم‌نیروزایی)ای که وقتی مراتبی قوی از انگیزه و درگیری شخصی با امید پاداش‌هایی که کفایت کارآفرین را تائید نموده، پرورش مهارت را مورد حمایت قرار داده و وی را برای نیل به دستاوردهای آینده توانمند می‌سازد .

نتایج حاصل از پژوهش‌هایی را که در این مقاله ارائه شده است را می‌توان در مدیریت نوآوری و کارآفرینی و نیز در سیاستگذاری نهادهایی که وظیفه آن‌ها حمایت از نوآوران، مخترعین و کارآفرینان است به نحوی موثر بهره برد .

اگر منشاهای تقریبا هر کسب وکار موجود در دنیا را ردیابی کنیم یک کارآفرین می‌یابیم ـ فردی که یک ایده، یک فرصت تشخیص داده شده را برای عرضه یک خدمت یا محصول به نحوی سودآور را صر‌ف‌نظر از اشکالاتی که در سر راهش وجود داشته پیگیری نموده است. باتوجه به موانع زیادی که بر سر راه یک کارآفرین وجود دارد، خلاقیت قابل توجهی نیاز است. در این جا این سوال پیش می‌آید که خلاقیت کارآفرینانه چه اشکالی به خود می‌گیرد؟ چه وضعیت‌هایی از انگیزش ممکن است برای این شکل از خلاقیت مناسب باشد؟ دکتر ترزا آمابلی، رئیس مرکز تحقیقات دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد و همکاران و دانشجویانش بیست سال گذشته را برخلاقیت در کسب کار و طرقی که شرایط محیط کار برآن اثر دارد متمرکز کرده‌اند. اخیرا توجه‌شان را به انگیزه‌هایی که هم در پس ایجاد ایده‌ها و هم پیاده‌سازی آن‌ها وجود دارد را معطوف نموده‌اند با تشخیص این مطلب که الگوهای بالنسبه متفاوتی ممکن است برای هر یک نتیجه بهینه‌ای به وجود آورد. در حقیقت تحقیقات اخیر حاکی از آن است که درصورت وجود شکلی از سینرژی بین این انواع مختلف خلاقیت احتمال بیشتری وجود دارد که منجر به خلاقیت کارآفرینی گردد .

در این جا خلاقیت را ایجاد راه‌حل‌های بدیع و مناسب به مسائل بازانتها در هر حوزه از فعالیت بشری تعریف می‌کنیم. نوآوری را پیاده‌سازی آن ایده‌های بدیع و مناسب تعریف می‌کنیم. کارآفرینی نوعاٌ برحسب نوآوری تعریف می‌شود . به عنوان مثال، شومپیتر می‌گوید فعالیت کارآفرینی شامل اجرای ترکیبات جدید است. « درهم شکستن خلاق» تعادل موجود در درون یک صنعت خاص. این دیدگاه کارآفرینی که به نحوی گسترده در جامعه آکادمیک پذیرفته شده است، توسط دیگران مورد تعمق قرار گرفته، به صورت «فرآیندی که در آن اختراع به عمل درآمده، ایده‌ای خام به عملیاتی که از نظر اقتصادی معتبر و عملی است دگرگون شده است»، تعریف شده است .

بدین ترتیب، کارآفرینی شکل ویژه‌ای از نوآوری است و عبارت از پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز ایده‌های خلاق برای ایجاد یک کسب کار جدید با یک ابتکار جدید در درون یک کسب و کار موجود است .

خلاقیت می‌تواند به طرق مختلف در کارآفرینی وارد شود. کارآفرین ممکن است ایده‌ای جدید برای محصول یا خدمت خاصی داشته باشد، چیزی که از آن چه قبلاً انجا شده است متفاوت بوده و توسط مشتریان مفید یا مطلوب تلقی گردد. این چیزی است که وقتی افراد واژه «خلاقیت» در قالب کسب و کار را می‌شنوند، نوعاً فکر می‌کنند. به علت آن که فکر می‌کنند خلاقیت فقط به درجه بالایی از ابداع در ایجاد ایده‌ای بنیادی برای محصول یا خدمت اطلاق می‌گردد، ممکن است نتیجه‌گیری کنند که خلاقیت مطلقاً نقشی در بسیاری از ماجراهای کارآفرینی ندارد. معذلک، ابداع ممکن است نه در خود محصول بلکه در پیاده‌سازی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، ابداع ممکن است در وسیله خلق یا عرضه محصول باشد، یعنی شناسایی فرصت‌های جدید در بازار یا سازماندهی یا نظامی که برای به بازار آوردن محصول. علاوه برآن، راه‌حل‌های بدیع و مناسب ممکن است برای بسیج منابع موردنیاز لازم باشد. در حقیقت، کارآفرینی غالباً به عنوان پیگیری فرصت‌ها بدون توجه به منابعی که اکنون در کنترل قرار دارد تعریف شود. غیرمحتمل است که یک ماجرای کارآفرینی به میزان قابل‌توجهی در زمینه هریک از این ابعاد خلاق باشد (فوق العاده بدیع و در عین حال مناسب). در حقیقت، درجات بالایی از ابداع در کلیه ابعاد احتمالاً مطلوب نیست. با وجود این کارآفرینی موفق احتمالاً حداقل نیاز به این اشکال خلاقیت کارآفرینی دارد .

تعریف خلاقیت کارآفرینانه

ایجاد و پیاده سازی ایده های بدیع و مناسب برای تاسیس یک کسب و کار جدید (یک کسب و کار جدید یا برنامه برای ارائه محصولات یا خدمات). ایده های بدیع و مفید اولیه ممکن است مربوط باشد با :

خود محصولات یا خدمات
شناسایی بازاری برای محصولات یا خدمات
راههای تولید یا عرضه محصولات یا خدمات
راههای فراهم ساختن منابع برای تولید یا عرضه محصولات یا خدمات
راههای فراهم ساختن منابع برای تولید یا عرضه محصولات یا خدمات .

توجه کنید که، در حالی که تعریف خلاقیت کارآفرینانه برایده های بدیع و مفید تاکید دارد (تعریف استاندارد ما از خلاقیت)، بخش "کارآفرینانه " نیاز به عمل دارد- پیاده سازی آن ایده ها یا نوآوری ها. همچنین توجه شود که خلاقیت کارآفرینانه می‌تواند حتی وقتی محصول یا خدمت الزاما بدیع نیست، یا وقتی یک محصول یا خدمت بدیع از منبعی دیگر کسب شده است، وجود داشته باشد. تنها چیز لازم آنست که راه‌حلهای بدیع و مناسب در مرحله‌ای از فرآیند خلق و به بازار آوردن محصول یا خدمت مورد استفاده قرار گیرد .

انگیزه برای خلاقیت

در سه دهه گذشته، تحقیقاتی هم در مآخذ روانشناسی و هم در کسب و کار نشان می‌دهد که انگیزه تابعی از چند عامل موجود در محیط کار، از جمله انتظاراتی که هنگام ارزیابی وجود دارد، بازخورد حاصل در عملکرد واقعی، پاداشی که انتظار آن وجود دارد، خودمختاری، و ماهیت خودکار، می‌باشد. علاوه بر آن هم در تئوری و هم در پژوهشهای علمی نشان داده شده است که انگیزش انسان نسبت به کار را می‌توان به دو نوع متمایز طبقه بندی نمود: انگیزش درونی که از ارزش ذاتی کار برای فرد ناشی می‌شود (مانند ارزش علاقه‌ای که فرد بدان دارد)، و انگیزش برونی که از علاقه برای به دست آوردن نتیجه ای ناشی می‌گردد که از خودکار جداست. با آن که هر دو انگیزش می‌توانند فرد را به انجام کار برانگیزند، ولی انگیزش‌های درونی و برونی می‌توانند اثرات متفاوتی بر احساس‌های فردی درباره کار، شائق بودن به انجا کار و عملکرد کار به جای گذارند. هر دو نوع انگیزش کارآفرینی نقش مهمی ایفا می‌کنند .

دسی و همکارانش براین باورند که وقتی افراد احساس می‌کنند هم خودانگیخته و هم شایسته‌اند حاصل می‌شود. می‌توان تصور کرد که اگر حداقل قدری خودمختاری در کار خود داشته باشند- به عبارتی اگر خود «منشاء» کار خود باشند و نه «مهره» دیگران. اگر فرد بازخوردی به دست آورد که نشانه پیشرفت در کارش باشد یا این بازخورد راه‌هایی نشان دهد که براساس آن بتواند برشایستگی خود بیفزاید، احساس شایستگی در کار خود خواهد کرد. این شرایط وقتی حاصل می‌شود که پیچیدگی کار با سطح مهارت فرد هماهنگ باشد یا فقط قدری از آن بالاتر باشد. پژوهشگران هم‌چنین نتیجه گرفته‌اند که خودمختاری و لیافت نمی‌تواند در جهت ایجاد انگیزه عمل کند مگر آن که فعالیت موردنظر تا حدی جالب باشد. چنین علاقه‌ای ممکن است از تنوع مهارت‌ها ناشی شود (مهارت‌های متنوعی برای انجام فعالیت لازم باشد)، فعالیت شناسایی و تعریف شده باشد (فعالیت کلیتی باشد که به وضوح شناسایی و تعریف شده باشد) و اهمیت فعالیت(فعالیت به عنوان فعالیتی که مفید و مهم تلقی شده است باشد.) یک تئوریسین روان‌شناسی چنین نظر می‌دهد که انگیزه ذاتی بسیار قوی از طریق علاقه و درگیری عمیق شخص در کار و هماهنگی کامل سطح و پیچیدگی کار سطح مهارت فرد مشخص می‌شود به نحوی که فرد به نوعی احساس ادغام در فعالیتی که انجام می‌دهد را تجربه کند .

در پژوهش‌های دکتر آمابلی و همکارانش تعریف‌هایی از انگیزه‌های درونی و برونی ارائه نموده‌اند که غالب مفاهیم پیشنهادی سایر تئوریسین‌ها را دربرمی‌گیرد .

افراد به نحوی درونی برانگیخته می‌شوند وقتی در کارشان لذت، علاقه، رضایت، کنجکاوی، خودبیانگری یا چالش شخصی می‌یابند .

افراد از نظر برونی برانگیخته می‌شوند وقتی برای به دست آوردن هدفی که از خودکار مجزا است یا محدودیتی را که به وسیله منابع برونی تحمل می‌شود می‌پذیرند .

بدین ترتیب، ما تعریف‌های خود را برپایه انگیزه‌های درونی و برونی که برپایه فهم فرد از فعالیت (به عنوان فعالیتی جالب، درگیرکننده، چالش برانگیز و غیره) و دلایل او برای درگیری در آن (به عنوان وسیله‌ای برای نیل به هدف برونی، یا به خود به عنوان یک هدف به خاطر خود آن) قرار می‌دهیم. اگر دلایل مبادرت به انجام کار به عنوان یک وسیله برای تجربه‌ای مثبت خودجوش یا خودبیانگر باشد مربوط باشد، می‌گوییم که فرد از درون برانگیخته شده است. اگر دلایل مربوط به کاری باشد که منجر به نیل به هدفی برونی باشد، یا واکنش نسبت به منبعی باشد که از خارج کنترل شود، می‌گوییم فرد از برون برانگیخته شده است .

دیدگاه روانشناسی حاکم برآن است که انگیزه برونی برخلاف انگیزه درونی عمل می‌کند. انگیزه برونی انگیزه‌ای است که در آن افراد به وسیله عاملی خارج از کار به کاری مبادرت می‌کنند، مانند پاداش‌هایی که وعده آن‌ها داده می‌شود یا ارزیابی‌های کاری که انتظار آن را دارند. به طور کلی، این تئوریسین‌ها براین اعتقادند که وقتی انگیزه‌های بسیار قوی برونی برای اشتغال وجود دارد، انگیزه درونی برای انجام آن کار تضعیف می‌گردد .

پژوهش‌های روان‌شناسی اجتماعی به نحوی قاطع نشان داده است که انگیزه درونی نسبت به یک کار (علاقه و رضایت در انجام کار) ممکن است موقتاً از طریق تحمیل آزمایش محدودیت‌‌های برونی جذاب مانند یک پاداش ملموس یا ارزیابی تخصصی تضعیف شود .

مجموعه‌ای از پژوهش‌های تجربی آزمایشگاهی در 20سال اخیر نشان داده است که خلاقیت درونی از طریق بسیاری از همان برانگیزنده‌های برونی و انواع محدودیت‌های برونی که به انگیزه درونی آسیب می‌رسانند، زایل می‌شود. براساس این پژوهش‌ها بیانیه تئوریک ساده‌ای که رابطه‌ای علت و معلول بین انگیزه درونی و خلاقیت درنظر می‌گیرد پیشنهاد شده است. مشکل اولیه این «اصل انگیزه درونی خلاقیت» (آمابلی 1983) بر این بود ه انگیزه درونی برای خلاقیت مفید و انگیزه برونی برای خلاقیت مضر است این دیدگاه نظری با کار قبل مک گرا (1978) در توافق بود. نظریه او مبنی براین که انعطاف و پیچیدگی فکری در شرایط وجود انگیزه درونی در بالاترین حد قرار دارد، این فرضیه را که خلاقیت تاحدی بستگی به میزان انگیزه درونی فرد برای انجام کار دارد مورد حمایت قرار می‌دهد. نظریه او مبنی براین که، برعکس، جنبه‌های نسبتاً روشن (الگوریتمی) عملکرد – مانند کیفیت فنی صرف- به وسیله انگیزه برونی پرورش می‌یابد، منجر به این فرضیه می‌شود که انگیزه برونی احتمال بدیع بودن واکنش‌ها را کاهش می‌دهد .

پژوهش‌های آزمایشگاهی آمابلی و همکارانش به نحوی قاطع نشان داد که رابطه مثبتی بین انگیزه درونی و خلاقیت وجود دارد. این پژوهش‌ها هم‌چنین نشان داد که تحمیل برانگیزنده‌ها محدودیت‌های برونی قوی ممکن است منجر به میزان‌های پایینی از خلاقیت در عملکرد واقعی – ولی نه به میزان‌های پایینی از کیفیت فنی - گردد. کیفیت فنی به نحوی فزاینده در مورد هر دو انگیزه درونی و برونی حائز اهمیت به نظر می‌رسد .

البته وقتی در خارج از آزمایشگاه رفته و به جهان واقعی پا می‌گذاریم، پیچیدگی فزونی می‌یابد. در 12سال گذشته، تفاوت‌های محیط‌های کاری بین پروژه‌های با خلاقیت زیاد و پروژه‌های دارای خلاقیت کم در سازمان‌های کسب و کاری را با استفاده از مصاحبه و ابزاری موسوم به «ارزیابی محیط مناسب برای خلاقیت» بررسی شده است. در نتیجه این بررسی‌ها این نتیجه حاصل شده است که در حقیقت بسیاری از برانگیزنده‌های درونی و محدودیت‌های برونی که از طریق آزمایش مورد مطالعه قرار گرفته است، واقعاً خلاقیت را در شرایطی از قبیل آزمایش مورد مطالعه قرار گرفته است، واقعاً خلاقیت را در شرایطی از قبیل آزمایشگاه‌های پژوهش و توسعه سرکوب می‌کنند: رقابت برد – باخت در یک سازمان، انتظار ارزیابی منفی از ایده‌های افراد، تاکید برپیمان برای کسب پاداش و محدودیت در چگونگی انجام کار. از سوی دیگر، چندعامل دیگر شناسایی گردیده که ممکن است به عنوان برانگیزنده‌های برونی به صورت حمایت کننده خلاقیت عمل کند: پاداش برای تشویق ایده‌های خلاق، وجود تعریف واضحی از اهداف کلی طرح و بازخورد مکرر از کار انجام شده. نهایتاً، عوامل برانگیزنده انگیزه‌های درونی شناسایی شده که خلاقیت را ترغیب می‌کند: میزانی خودمختاری در کار، کاری که فرد به نحوی مثبت چالش‌برانگیز و مهم تلقی می‌کند و نوعی احساس علاقه و هیجان درخود کار. در پژوهش‌های غیرآزمایشگاهی، از قبیل مطالعه هنرمندان حرفه‌ای، شواهد دیگری از اثر مثبت بعضی ازانواع انگیزش برونی توسط آمابلی شناسایی گردید. به ویژه آن که خلاقیت از طریق ترغیب و پاداش دادن‌هایی که لیاقت یا ارزش کار او و نیز از طریق پاداش‌هایی که فرد را قادر به ادامه کاری که از جنبه درونی برای او جذاب است می‌کند، تشویق و درنتیجه شکوفا می‌گردد .

بدین ترتیب، به نظر می‌رسد که انگیزش درونی و برونی به نحو ساده جمع خطی یا تقابل ساده با یکدیگر عمل نمی‌کنند. علاوه برآن، ممکن است لازم باشد که به نحوی دقیق بین هریک از انگیزه و بویژه انواع انگیزه‌های برونی تمایز قایل شویم. به نظر می‌رسد که ممکن است انواعی از انگیزه‌های برونی وجود داشته باشد که به پژمرده کردن انگیزش درونی خلاقیت منجر گردد، ولی، انواع دیگری باشند که آن را ترغیب کنند. به نظر می‌رسد که «اصل انگیزش درونی خلاقیت» بیش از حد ساده بوده است .

هم‌نیروزایی انگیزشی

برانگیزنده‌های درونی بخش درون‌زای درگیری فرد در فعالیت‌هاست که از احساس‌ها شخص درباره آن فعالیت‌ها ناشی می‌‌شود و الزاماً با خودکار از ارتباطی مستحکم برخوردار است. برانگیزنده‌های برونی، با آن که ممکن است مشروط به انجام کار باشد (مانند حق‌الزحمه برای انجام کار)، از نظر منطقی بخشی از کار را تشکیل نمی‌دهد. برانگیزنده‌های برونی غالباً از منبعی خارجی که هدف آن کنترل(یا استنباط کنترل) براقدام به کار یا عملکرد در آن کار باشد، ناشی می‌شود، مثلاً وعده پاداش، تحسین، بازخورد انتقادی، ضرب‌الاجل، نظارت یا مشخصات نحوه انجام کار . باآن که وقتی فردی به انجام کاری مبادرت می‌کند، معمولاً برانگیزنده‌های درونی یا برانگیزنده‌های برونی حاکم است، این دو نوع برانگیزنده همزمان وجود دارد. در شرایط کسب و کار، تصور این که کار صرفاً دارای انگیزه‌های درونی باشد مشکل است (درحالی که تصور این که در چنین شرایطی صرفاً انگیزه‌های برونی وجود داشته باشد آسان است.) به علت آن که هر دو نوع انگیزه غالباً همزمان به وقوع می‌پیوندد، مطالعه چگونگی ترکیب و تعامل‌شان دارای اهمیتی ویژه است .

با استفاده از مفهوم‌زایی هم‌نیروزایی انگیزش، در مقاله‌ای نظری (آمابولی، 1993) چنین مطرح شده است که بعضی انواع انگیزش‌های برونی- که آن را« برانگیزنده‌های هم نیروزای برونی» می‌نامیم- می‌تواند با انگیزش درونی، به ویژه وقتی میزان انگیزش درونی، به ویژه وقتی میزان انگیزش درونی در سطح بالایی قرار دارد، به نحوی مثبت ترکیب شود. دو مکانیسم روان‌شناختی برای ترکیب این دو نوع انگیزش ظاهراً متضاد ارائه گردیده است .

برطبق مکانیسم اول، موسوم به انگیزش برونی در خدمت انگیزش‌های درونی، هر نوع عوامل برونی که احساس کفایت فرد را حمایت کند، یا درگیری عمیق فرد را با خودکار توانمند سازد، بدون آن‌که احساس خودمختاری شخص را تحلیل برد، باید به انگیزش و خلاقیت درونی اضافه شود. این عوامل برونی را «انگیزش هم نیروزای برونی» می‌نامیم. بخشی از این مفهوم‌سازی‌ها از نظریات «دسی‌وریان» درباره برانگیزنده‌های برونی «اطلاعاتی» در قبال برانگیزنده‌های «کنترل‌کننده» گرفته شده است (1985). پاداش‌هایی که کفایت را بدون آن که حاکی از کنترل باشند- پاداش‌هایی که از پرورش استعدادها و کفایت‌ها حمایت کند (از این طریق که چگونه فرد می‌تواند درجات بالایی از کفایت و موفقیت کسب کند، اطلاعاتی درمورد جهت‌گیری را فراهم سازد)، یا پاداش‌هایی که فرد را قادر نماید کارهای جالبی انجام دهد، می‌تواند به عنوان انگیزش‌های هم‌نیروزای برونی عمل کند .

برطبق مکانیزم دوم، برانگیزنده‌های هم نیروزای برونی ممکن است در مراحل معینی از فرآیند خلاقیت نقشی ایفا کند. فرآیند خلاقیت غالباً در چهار مرحله توصیف می‌گردد. (بادرنظر گرفتن این مطلب که افراد الزاماً فرآیند را یک سویه یا مرحله به مرحله طی نمی‌کنند.) مرحله اول عبارت از تشخیص مساله است که طی آن حل‌کنندگان مسئله معضل یا فرصتی را که با آن مواجه هستند تشخیص داده، تعریف نموده یا تلاش می‌نند درک نمایند. مرحله دوم آماده‌سازی است که در آن حل‌کنندگان مسئله اطلاعات و سایر منابع لازم برای پی‌گیری مسئله را جمع‌آوری می‌نمایند. مرحله سوم ایجاد پاسخ است که طی آن ایده‌های مختلف برای حل مسئله یا پیگیری فرصت طراحی و تدوین می‌گردد. در مرحله چهارم، یا اعتباریابی و ارائه نتایج، بررسی ایده‌های ایجاد شده، انتخاب از بین آن‌ها و رسمیت دادن یا ارائه روش منتخب است .

به خاطر بیاورید که خلاقیت مستلزم جدید و بدیع بودن و نیز مناسب بودن است. چنان که تئوری‌ها و پژوهش‌های مربوط پیشنهاد شده است، بدیع بودن نتیجه در مرحله اول (تشخیص مسئله) و سوم (ایجاد پاسخ) فرآیند خلاقیت تعیین خواهد گردید. در این جاست که بصیرت‌های مختلف درباره مسئله یا راههای برخورد با آن پدیدار می‌شود. به علت آن که مکانیزمی که از طریق آن وضعیت انگیزش بر فرآیندهای فکری تاثیر می‌گذارد، این مراحل که در آنها بدیع بودن مطرح است ممکن است نیاز به انگیزه‌های درونی داشته باشد و انگیزه‌های برونی نقشی ایفا نمی‌کنند. ولی در مراحلی که بدیع بودن کار (با آنکه مهم است) از ضرورت کمتری برخوردار است، انگیزه‌های هم نیروزای برونی ممکن است در تاکید و تحرک بخشی فرد برای به ثمر رساندن و تکمیل کار به نحوی مناسب و ممکن موثر باشد. به طور مشخص، این انگیزه‌های برونی ممکن است در فائق آمدن بر موانع گاهی مشکل زای آماده سازی (مرحله 2) و اعتباریابی و ارائه نتایج (مرحله 4) موثر باشد. در واقع با آنکه غالبا افراد در کارهای پرزحمت فعالیت هایی که به حوی درونی برانگیخته شده باشند (مانند سرگرمیها) وارد می‌شوند، امکان دارد انگیزه درونی در این مراحل فرآیند تضعیف شود. علاوه برآن، اگر انگیزه درونی قوی باقی بماند، بعید است که این انگیزه‌های هم نیروزای برونی، در انگیزه‌های درونی برای کار مورد نظر مانع ایجاد کند .

به طور خلاصه، برطبق نظریه انگیزش مناسب با شرایط، با آنکه هر دو انگیزه درونی و برونی ممکن است در تمام مراحل فعالیت خلاق وجود داشته باشد، ولی ممکن است اهمیت آنها در مراحل مختلف متفاوت باشد. به علت آنکه انگیزه بی‌مانع درونی در مراحل تشخیص مسئله و ایجاد پاسخ این چنین حائز اهمیت است، انگیزه‌های غیرهم نیروزای برونی (انگیزه‌هایی که نشانه کنترل است) ممکن است در این مراحل مضر باشد. انگیزه‌های برونی هم نیروزا ممکن است به خصوص در مراحل آماده سازی و اعتبار یابی و ارائه نتایج مفید واقع شود .

ایده هم نیروزایی انگیزش به (اصل انگیزش درونی خلاقیت جدیدی ( منجر گردید: انگیزش درونی برای خلاقیت لازم است، انگیزش برونی کنترل کننده برای خلاقیت دارای اثر مخرب است، لیکن انگیزه برونی اطلاعاتی یا توانمند کننده می‌تواند مناسب باشد. بویژه اگر میزان انگیزه درونی اولیه‌ قوی باشد .

متغیرهای مربوط به وضعیت‌های اجتماعی ممکن است میزان هم نیروزایی انگیزش موجود را تعیین کند. از همه مهمتر آنکه اگر انگیزه‌ها یا حمایتهای برونی با هدف مستقیم یا تلویحی کنترل ارائه شود، احتمال زیادی وجود دارد که انگیزه و خلاقیت درونی را از بین ببرد. از سوی دیگر، اگر انگیزه‌های برونی به عنوان نوعی تایید لیاقت فرد به صورت ابزاری برای به ثمر رساندن کاری که از نظر درونی او برانگیزنده باشد ارائه گردد، احتمال مورد تایید و حمایت قرار دادن انگیزه و خلاقیت درونی فرد بسیار زیاد است. بدین ترتیب، مثلا یک سرمایه‌گذار ممکن است خلاقیت کارآفرینانه را با ارائه حمایت مالی که همراه با اقداماتی که به نحو واضحی جنبه کنترل کننده دارد تضعیف نماید، در حالی که با ارائه آن حمایت به شکلی که اساسا وسیله‌ای برای توانمند کردن فعالیت کارآفرینانه باشد، خلاقیت کارآفرینانه را تقویت خواهد کرد و این نکته است که توجه به آن در سیاستگذاری برای حمایت از خلاقیت کارآفرینانه حائز اهمیت است .

خلاقیت کارآفرینانه از طریق هم نیروزایی انگیزشی

با مطالعه دستاوردهای کارآفرینان موفق واضح است که شور و شوق پایه و اساس کارآفرینی است (استونس و سایرین، 1989 و تیمونز، 1994). به عبارت دیگر، به نظر می رسد که خلاقیت کارآفرینانه نیاز به سطوح بالایی از انگیزش درونی برای برخورد با مسائل یا پیگری فرصتها به شکلی بدیع دارد. با وجود این، مناسبت و بجا بودن، نقشی اساسی در خلاقیت کارآفرینانه دارد- بویژه مناسبت با واقعیت‌های بازار- به علت آن که خلاقیت کارآفرینانه نیاز به پیاده سازی ایده‌های بدیع و مناسب در جهان صنعت و تجارت دارد، برانگیزنده‌های هم‌نیروزای برونی ممکن است دارای اهمیت ویژه‌ای باشد. توجه به جهان خارج- به اقداماتی که دیگران در شرف انجام آنها هستند، به آنچه دیگران می‌خواهند، به آنچه دیگران بدان ارج می‌نهند و به آن پاداش می‌دهند - برای جمع‌آوری اطلاعاتی که منجر به موقعیت تجارتی می‌گردد لازم است. ولی اگر آن برانگیزنده‌های برونی به کارآفرین این احساس را بدهد که توسط شرایط و محدودیت‌های برونی کنترل می‌شود، و اگر شور و هیجان درونی اولیه کار را زایل کنند، احتال زیادی وجود دارد که خلاقیت را از بین برد و امکان موفقیت را کاهش دهد .

بسیاری از کارآفرینان‌، شاید اغلب آنها با اتکا به خود در یک کسب و کار پرماجرا موفق می‌شوند زیرا آرزو دارند کنترل سرنوشت خود را به دست گیرند یا آن را حفظ کنند. به عنوان نمونه، مثال اول فوق را در نظر بگیرید که در آن دو مهندس بیکار کسب و کار خود را حول یک سیستم مدیریت پایگاه داده‌ها برپا نمودند. بدین ترتیب، کارآفرینان گرایش به خلق شرایطی دارند که در آن عزم آنها را برای تعیین سرنوشت خود، که بدوا بسیار قوی بود، به سختی بتوان تضعیف کرد یا تغییر داد. به علت آنکه کارآفرینان خود با تهور تصمیم به برپایی بنگاه جدید گرفته‌اند، کمتر ممکن است به وسیله پاداش یا ارزیابی بتوان آنها را کنترل کرد- حداقل این امر مادام که بنگاه به آنها تعلق داردصادق است. تحت چنین شرایطی، برانگیزنده‌های برونی ممکن است بتواند در جهت کمک به انگیزه درونی آنها عمل کند (اولین مکانیزم هم نیروزایی). به عنوان نمونه وعده بازده مالی قابل توجه، که یک برانگیزنده برونی است و می‌توان به آن به عنوان بخشی از «بازی» موفقیت در کسب و کار نگریس، می‌تواند به عنوان عاملی عمل کند که کارآفرین را به نحو جدی‌تر و عمیق‌تری درگیر مسائلی که باید حل کند بنماید بکند - چه این مسائل نیاز به تکمیل یک تکنولوژی جدید باشد، یا جمع‌آوری حجم عظیمی از اطلاعات بازار، یا ارائه یک برنامه تجاری به نحوی قانع کننده به سرمایه‌گذاران بالقوه. از سوی دیگر، اگر کارآفرینان خود را در شرایطی بیابند که در آن امکان تصمیم‌گیری مستقل از آنان سلب گردد- مثلا، وقتی کنترل مدیریت کسب و کار خود را به سرمایه‌گذاران داده باشند- بسیار امکان دارد که خود را از لحاظ فکری و عاطفی از مسائل مشخصی که در کسب و کار باید حل شود دور کنند و در نتیجه خلاقیت آنها رو به زوال رود .

برای انگیزه‌هایی که با وضعیت خاصی مرتبط است (مکانیزم دوم هم‌نیروزایی) باید در خلاقیت کارآفرینانه اهمیت ویژه‌ای قائل شد. به خاطر بیاورید که خلاقیت کارآفرینانه می‌تواند در موارد زیر به نمایش درآید .

الف) در خود محصولات یا خدمات

ب) در شناسایی بازاری برای محصولات و خدمات

پ) در روشهای ایجاد یا عرضه محصولات یا خدمات و یا

ت) در راههای به دست آوردن منابع تولید یا عرضه محصولات و خدمات .

در هر یک از این جنبه‌‌های فرآیند کارآفرینی را می‌توان در فعالیت ویژه‌اش، به عنوان یک زیرفرآیند از کل فرآیند ایجاد یک کسب و کار متهورانه، خلاقیت اعمال کرد. چنان که قبلا ذکر گردیده است، خلاقیت کارآفرینی را می‌توان در هر یک از این زیرفرآیندها یافت. با این وجود به نظر می‌رسد که، موفقیت کارآفرینی یناز به میزانی از تکرار روشهای قبلی و نه بدعت همزمان در کلیه حیطه‌ها، داشته باشد . میزان بالایی از بدعت و تازگی (و مناسبت) در بعضی جنبه‌های خلق یک کسب و کار باید همراه با میزان بالایی از مشهابهت و تکرار در سایر جنبه‌ها باشد. وقتی کارآفرینان نیاز به ایجاد ایده‌های واقعا بدیع داشته باشند، از نقطه نظر ایده‌آل به نحوی درونی برانگیخته خواهند شد- در واقع تقریبا توسط مسئله‌ای که باید حل کنند یا فرصتی که باید به چنگ آورند مسحور خواهند بود. با وجود این، تمام بنگاههای تهورخواه نیاز به زمانهای قابل ملاحظه‌ای از توجه دردناک و غالبا عطف توجه ملالت‌آوری به کیفیت و به جزئیات دارند، که در این مدت انگیزه درونی ممکن است رو به تزلزل رود و انگیزه هم نیروزای برونی تنها عاملی باشد که دامنه کار کار آفرین را امکان‌پذیر سازد. علاوه برآن، برانگیزنده‌های برونی مانند ارزیابی برونی یا یک موفقیت اساسی می‌تواند اطلاعاتی در باره کفیات کارآفرین به وجود آورد که به تلاش درآینده کمک کند. برای بسیاری از کارآفرینان، ثروت حاصله از طریق موفقیت‌های بنگاهشان صرفا و به خودی خود هدف نیست بلکه همچنین نشانه باارزشی از مواجهه موفقیت آمیز با چالشی است که در بدو امر برای خود قرار داده‌اند. موضوع آخر و شاید مهم ترین موضوع‌ها آنست که برانگیزنده‌های برونی ناشی از پاداشهای ملموس- مانند موفقیت در کسب تامین مالی از خارج یا دستیابی به سودی قابل توجه- کارآفرین را قادر خواهد نمود با علاقه تلاش و مقابله با چالش‌ها به کار ادامه دهد. این انگیزه هم‌نیروزای برونی را «تریسی کیدر» در توصیف گروهی از مهندسین کامپیوتر که در حال ایجاد یک ماشین جدید بودند چنین توصیف کرده است :

لازم نبود بازی بزرگ را نام ببرید. همه افرادی که در مدتی در تیم بودند می‌دانستند چه نام دارد. محتوای آن به دست آوردن سهام به عنوان پاداش نبود . افراد با سابقه‌تر مدتها بود به این نتیجه رسیده بودند که از نظر مالی هرگز چیزی بیش از صرفا یک پاداش نمادی به دست نخواهند آورد. بازی از نوعی بود که در آن می‌بردی می‌توانستی دوباره بازی کنی. اگر در مورد این ماشین برنده شوی، می‌توانی به ساختن ماشین بعدی بپردازی و این چیزی است که مد نظر بود .

به راههایی که در آن هم‌نیروزایی بین انگیزش درونی و برونی ممکن بود، در مورد برخی از مثالهایی که قبلا شرح داده شد، از خلاقیت کارآفرینی حمایت کند، توجه کنید .

شیمی‌دانی که «شبکه نوری» را در شرکت بزرگ سنتی خود آغاز کرد، بدون تردید، از طریق علاقه‌اش برای ایجاد ایده‌های خود و ایده‌های همکارانش کاملا به نحوی درونی برانگیخته شده بود. ولی کاملا محتمل است که وی در طی مسیر به بسیاری انگیزه‌های برونی واکنش نشان دادهب اشد، به ویژه در هنگام پرداختن به جزئیات سیستم جدید و قابل پذیرش کردن آن. در این مراحل از فرآیند کار، احتمالا به دقت در باره این که چگونه دیگران نسبت به روشهای مختلف ارائه نوآوری‌اش عکس‌العمل نشان می‌دهند و نیز این که کدام روشها احتمال بیشتری برای جلب منابع مورد نیاز خواهند داشت، فکر کرده است .

وقتی دبیران یک دبیرستان به ایده بدیع خود برای تدریس مهارتهای کسب و کار به جوانان تیزهوش مرکز شهر دست یافتند، احتمالا با احساس رضایت شخصی که از طریق مشاهده رشد جوانان حاصل می‌شد به تحرک وادار شدند. با وجود این، با تدوین و پیاده‌سازی برنامه‌هایشان برای برپایی و تامین مالی بنیاد، احتمالا بیشتر از راه ملاحظات برونی از قبیل تایید کسب و کارهای محلی و نیاز به حمایت مالی زندگی خود وقتی کارهای تضمین شده خود را در نظام آموزش عمومی ترک می‌کردند، برانگیخته شده بودند .

پیامدهای ملاحظات فوق در مدیریت کارآفرینی

مفهوم سازی‌های جدیدی که در این گزارش آمده در دو طبقه بندی وسیع قرار می‌گیرد: تعریف خلاقیت کارآفرینانه و ترکیب هم نیروزای انگیزش‌های درونی و برونی در خلاقیت کارآفرینی .

طبق تعریف، خلاقیت کارآفرینی شامل پیاده‌سازی ایده‌های بدیع و مناسب و همچنین مرتبط با کسب و کار می‌باشند. این بدان معنی است که خلاقیت کارآفرینانه در شکل جامع خود نیاز به مجموعه‌ای وسیع از مهارتها و تجاربی دارد که هیچ فردی به تنهایی نمی‌تواند داشته باشد و این خود دلالت بر نیاز به چند جنبه مربوط به حاکم بودن فعالیت‌های گروهی در قبال فعالیت‌های فردی دارد .

• در خلاقیت کارآفرینانه، فعالیت‌های گروهی نسبت به فعالیت‌های فردی حاکم خواهد بود. فعالیت‌های گروهی به تدریج که وسعت کار افزایش می‌یابد بیشتر حاکم خواهد شد .

• در یک صنعت خاص، احتمال موفقیت در خلاقیت کارآفرینانه در فعالیت‌های گروهی بیش از فعالیت‌های فردی است و این امر حتی با در نظر گرفتن میزان منابعی که بدوا کارآفرین تحت کنترل داشته است صادق است .

• خلاقیت کارآفرینانه بیشتر شامل فعالیت گروهی است تا اشکال غیربنگاهی خلاقیت .

مفهوم هم‌نیروزایی انگیزشی پیامدهای دیگری نیز برروی خلاقیت کارآفرینانه و شرایطی که در آن برانگیخته یا سرکوب می‌شود دارد. این پیامدها از این دید ناشی می‌شود که وجود سطوح بالایی از هر دو نوع انگیزش درونی و هم نیروزای برونی برای بروز خلاقیت کارآفریانه حائز اهمیت است. این پیامدها همچنین از مشخصات زیر در باره انگیزش ناشی می‌گردد :

الف) انگیزش درونی برای خلاقیت کارآفرینانه در آن مراحل از فرآیند ایجاد یک بنگاه جدید دارای اهمیتی به سزا می‌باشد که راه‌حلهای بدیع به شدت مورد نیاز باشد .

ب ) انگیزش کنترل کننده برونی مخرب است،

پ ) انگیزش برونی هم‌نیروزا (از نوع اطلاعاتی یا توانمند کننده) می‌تواند مفید باشد. بویژه در آن مراحل از فرآیند ایجاد یک بنگاه جدید که راه‌حلهای علمی امکان‌پذیر و مناسب مورد نیاز باشد. هر یک از این پیامدها را می‌توان به عنوان فرضیه‌هایی تلقی کرد که باید در پژوهشهای آینده در باره خلاقیت کارآفرینانه در معرض آزمایش قرار گیرد. اگر این فرضیه‌ها در بررسی‌ها و پژوهش‌های قابل اعتماد تایید گردد، می‌توان آنها را به عنوان روشهای مدیریت کارآفرینی تلقی نمود .

• میزان کنترل مدیریتی یک کارآفرین در کسب و کارش باید مستقیما با میزان خلاقیتی که در آن کسب و کار از خود نشان می‌دهد ارتباط دارد. تغییرات قابل ملاحظه‌ای در کنترل باید همراه با تغییرات خلاقیت در همان جهت کنترل (کنترل بیشتر متعاقب خلاقیت بیشتر، کنترل کمتر متعاقب خلاقیت کمتر)، بیاید. حتی اگر موقیعت فرد در بنگاه تغییری نکرده باشد .

• کارآفرینان موفق، در مقایسه با افراد غیرکارآفرین موفق در سازمانهای بزرگ میزان بالاتری از انگیزش درونی و انگیزش هم‌نیروزای برونی از خود نشان می‌دهند .

• کارآفرینان موفق، برعکس کارآفرینان ناموفق، در مواردی که راه‌حل‌های بدیع برای مسائل حائز اهمیت زیادی است، بیشتر برانگیزه‌های درونی متمرکز می‌شوند، و هنگامی که راه‌حلهای مناسب و امکان‌پذیر حائز اهمیت است، برانگیزنده‌های برونی تمرکز می‌دهند .

• در سازمان‌هایی که از میزان بالایی از خلاقیت کارآفرینانه برخوردارند، در مقایسه با سازمانهای فاقد آن، انگیزشی درونی در بحثهای مربوط به کار و بیان احساس افراد در باره کار به نحو بارزی قابل مشاهده است. علاوه بر آن، در این نوع سازمانها، انگیزنده‌های هم نیروزای برونی در مقایسه با انگیزنده‌های غیرهم نیروزای برونی حاکم است .

• میزان خلاقیت کارآفرینانه در سازمانهایی که به نحوی فرآینده انگیزنده‌های هم نیروزای برونی را در قبال انگیزنده‌های غیر هم نیروزای برونی به کار می‌برند، افزایش می‌یابد .

در نهایت، کارآفرینان برای آنکه موفق شوند باید انگیزش خود و همچنین انگیزش آنان را که برای کار در موسسه‌شان استخدام می‌کنند مدیریت کنند. به همان نحو، اگر مدیران سازمانهای جا اتفاده بخواهند نوآوری‌ای را که تلاشهای کارآفرینانه داخلی‌شان را ترغیب نموده ارتقا بخشند، باید محیطی به وجود آورند که هریک از اشکال خلاقیت کارآفرینانه را تشویق نموده از آن حمایت کنند. مهمترین گامی که باید برداشت آنست که تشخیص دهند خلاقیت عبارت از ایجاد اشکال آزاد ایده هرج و مرج گونه، دیمی و غالبا عجیب و غریب (گرچه گاهی درخشان) نیست. علاوه بر آن، به هنر و اختراع فرآورده‌هایی که به نحوی افراطی جدید است محدود نمی‌شود، بلکه مشتمل بر ایجاد ایده‌های جدید و مفید در هر شکلی از فعالیت‌های بشری است. خلاقیت کارآفرینانه یک گام فراتر از خلاقیت «معمولی» رفته شامل به مرحله عمل درآوردن و پیاده‌سازی آن ایده‌های جدید در جنبه‌ای از ایجاد یک کسب و کار متهورانه است. خلاقیت کارآفرینانه، به علت آنکه نیاز به بدعتی دارد که در جهان واقعی بازار عمل کند، به افرادی نیاز دارد که تاکیدشان در کار هم برخواسته ها و محدودیت‌های جهان واقعی و هم برعشقی که نسبت به ایده‌ جدیدی که ایجاد کرده‌اند باشد .

ترجمه: دکتر حسن قاسم زاده

نویسنده: دکتر ترزا آمابلی

منبع : پژوهش و مهندسی ـ شماره ??-??



نجف زاده ::: یکشنبه 87/4/23::: ساعت 11:38 عصر

0
   چگونه یک طرح پژوهشی بنویسیم ؟ 

   برای انجام هر نوع پژوهشی، اولین و اساسی ترین گام، تهیه طرحی جامع و کامل در این زمینه می باشد. معمولا انجام این مرحله برای بسیاری از پژوهشگران بسیار مشکل می باشد. گروهی معتقدند که تهیه طرح پژوهش، در واقع، «جهت یابی پژوهشی» می باشد، به این معنا که پس از تهیه طرح، پژوهشگر فقط باید خود را ملزم بداند که در چارچوب طرح نوشته شده حرکت نماید.



نجف زاده ::: یکشنبه 87/4/23::: ساعت 11:35 عصر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 13
کل بازدید :362476

>> درباره خودم <<
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی
نجف زاده
برای دستیابی به پروژه ها و پایان نامه های دانشجویی به آدرس www.bitasoft.ir مراجعه فرمائید.

>> پیوندهای روزانه <<

>>لوگوی وبلاگ من<<
پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی

>>لینک دوستان<<
آموزش کسب درآمد تضمینی+تفریح+ترفند+دانلود+کلیپ+جاوا اسکریپت
ما و دلاوران
بهار bahar
الهه نور
ARAX
هیـــــــــئت زیــــــنبیون «محفل،طلاب بسیجیان و رهروان شهدا»
نم نم بارون ( رفیق نارفیق )
سه فاز بازار
عاشقان زنده...شهدا...اروند...
شعر و دل نوشته های اسارت
مشکلات جنسی
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
عشق تنها
بازی برنامه کلیپ ... برای موبایل جدیدترین عکسهای ایرانی و خارجی
امیرالمومنین علی علیه السلام
gitar4ever
آموزش و پرورش
پوست کلف
عمومی
هنر و فلسفه و ادبیات و ادیان ...
شهدای غریب
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
وفا دات کام
یادداشت های یه آسمونی
سهیــــــــــــــــلی منطقه آزادقشم
وبلاگ افسانه جومونگ
سرزمین من
به یاد مهدی (عج)
poueshdownload

بزرگترین لینک باکس آهنگهای رپ
world of news
به نام آنکه اشک راآفریدتاسرزمین وداع آتش نگیرد
فاصله
اتومبیل
salima
توشمانلو روستای نمونه ایران
مغزیات
سیب سرخ
من می‏خواهم مسلمان شوم.
ای ول .کام
عشق
موزیک ،نرم افزار، بازی، آهنگ رپ ، خدمات موبایل و..
سلام آقا
عکس جک اس ام اس نرم افزار داستان مطالب جالب و خواندنی و . . .
مشاوره در زمینه انتخاب متریال و بازرسی جوش
D E V I L
تخصصی فقه وحقوق
تنهای تنها
سفر طولانی آخرت

>>لوگوی دوستان<<










































>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

>>آرشیو شده ها<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<